شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علیرضا شیخعلی: : دانشنامه دفاع مقدس نی‌ریز

فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید علیرضا شیخعلی

از کوچه‌های گِلی، اما باصفای روستا اوج گرفت و برای رسیدن به دلبر جانان، دل‌وجان را در طبق اخلاص نهاد و پیشکش او کرد. علیرضا دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و زحمتکش شیخ علی بود که سال ۱۳۴۶ در روستای کوشکک آباده طشک به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک آغاز و به پایان رساند. سپس وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد و پس از یک سال و نیم تلاش و کوشش، در سال دوم راهنمایی تحصیل را رها و به کار مشغول شد. سنین نوجوانی را تازه پشت سر گذاشته بود که تصمیم گرفت برای یاری سپاه اسلام و حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی، به‌صورت افتخاری به جمع نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بپیوندد و به فعالیت کمک‌رسانی در پشت جبهه مشغول شود. پس از شهادت برادرش فرامرز شیخ علی، جای او را در جبهه خالی دید و تصمیم گرفت داوطلبانه به جبهه عزیمت نماید و به مدت سه ماه به مبارزه با دشمن بپردازد. سپس تسویه‌حساب کرده و به زادگاهش برگشت. اما صفای سنگرها و فضای معنوی جبهه او را مجذوب خودساخته و دیگر تاب ماندن نداشت. برای دومین بار در تاریخ ۱۳۶۴/۹/۱۲ به جبهه اعزام شد و سومین بار در تاریخ ۱۳۶۵/۳/۱۸ به جمع کفر ستیزان پیوست. در این مدت توفیق یافت در عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ شرکت کند. هر بار که تصمیم می‌گرفت به جبهه برود، خانواده به او می‌گفتند: شما دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده‌ای، نیاز به رفتن دوباره شما نیست. اما علیرضا در مقابل آن‌ها فقط ساکت بود و حرف‌های ناگفتنی را با سکوت خود بیان می‌کرد. حتی درخواست فرمانده خود را که می‌گفت: علیرضا، تو خسته شدی و احتیاج به مرخصی داری، بهتر است بروی و بعد از مدتی برگردی،‌ قبول نمی‌کرد و می‌خواست تا جنگ تمام شود و او با خیال راحت به جمع خانواده بیاید. علیرضا، سرانجام در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به‌عنوان بی‌سیم‌چی شرکت می‌کند و در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ به فیض شهادت نائل می‌شود. پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای روستای کوشکک به خاک سپرده‌شده است.