نوشتهها
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید محمدرضا سرقناتی زاده
قفس خاکی تن تحمل روح بزرگ و الهی او را نداشت، برای رهایی، حصار تن را شکست و پرواز را در پیش گرفت. محمدرضا، دهم مردادماه سال ۱۳۴۷ در نیریز میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی نور ایمان در چهره پرفروغش نمایان بود. دوران تحصیل را با تمام سختیها و محرومیتها طی کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان برد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی به دلیل مشکلات فراوان از ادامه تحصیل محروم ماند. برای همراهی با خانواده در تأمین بخشی از نیازمندی زندگی به کار و تلاش پرداخت. محمدرضا، در کنار کار روزانه به رعایت احکام و واجبات دینی با حساسیت ویژهای عمل میکرد و هرگز نشده بود که نماز و روزهاش به تأخیر بیفتد و یا فراموش شود. همیشه و در همه حال از یاد خدای خویش غافل نمیشد و اهل خانه، دوستان و آشنایان را نیز به اهمیت واجبات آگاه میکرد و آنان را به رعایت احکام دین دعوت میکرد. انسانی خوشرو، بشاش و دارای اخلاقی بسیار نیکو و قلبی مالامال از عشق به خداوند داشت و بسیار مهربان و رئوف بود. به اهلبیت و ائمه اطهار (ع) و دیگر پیروان اسلام و قرآن علاقه وافری داشت و علاقه به خصوصی نسبت به امام خمینی (ره) ابراز میکرد. در آرزوی خدمت به میهن و اسلام به سر میبرد و در این راه از هرگونه کاری دریغ نمیورزید.
محمدرضا، با خواندن قرآن، نهجالبلاغه و کتابهای اسلامی خود را با معارف دینی آشناتر میساخت و با خواندن دعا، مخصوصاً دعای کمیل، ندبه و ابوحمزه باخدای خویش به راز و نیاز میپرداخت. چنان عاشق خدا شده بود که جز جلوه او نمیدید. ازآنجاکه علاقه شدیدی به جبهه رفتن داشت خود را هرروز برای مبارزه با کفار آمادهتر میکرد. بعد از مدتی دفترچه آمادهبهخدمت گرفت و از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی به جبهه اعزام شد. در روز اعزام بسیار شاد و خوشحال بود و میگفت: امیدوارم بتوانم خدمتی درراه اسلام و میهن اسلامی انجام دهم. آرزوی من این است که در این راه و هدفم بتوانم دینم را به مردم و رهبری ادا کنم. اگر در این راه به شهادت برسم، برای من افتخاری بس بزرگ خواهد بود. مدتی از خدمت را به مبارزه با کفار و ضد انقلابیون ازخدابیخبر پرداخت. هنگام عملیات کربلای ۵ در جبهه شلمچه در خط اول نبرد، در تاریخ ۱۳۶۵/۱۲/۶ بعد از رشادتهای فراوان آتش دشمن جسم او را سوزاند و آنگاه بود که روحش بهسوی معبود به پرواز درآمد و شهد شیرین شهادت را در میدان نبرد نوشید. پیکر پاکش با حضور جمعیت انبوه و بیسابقه مردم تشییع و در گلزار شهدای نیریز به خاک سپرده شد.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید محمدرضا سرقناتی زاده
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید محمد ثواب
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید محمدرضا یعقوب پور
- شهدا سال ۶۵- زندگینامه شهید محمدرضا بیگی
بیشتر »