دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

قصه عاشقی مردی را می‌خوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی به‌یادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای ده‌زیر نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناری‌ها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر ده‌زیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی از ادامه تحصیل بازماند. مردانه آستین همت را بالا زد و با تلاشی چشمگیر، چون بازویی توانا در کنار خانواده قرار گرفت. حاصل دسترنج او آرامش و آسایش را به خانواده‌اش هدیه کرد و هرروز از روزهای قبل بر مهربانی خود افزود تا اینکه زبانزد خاص و عام گردید. با ازخودگذشتگی، مقاومت و صبر به مبارزه با مشکلات زندگی پرداخت و باصفا و صمیمیت کانون خانواده را گرم و جامعه روستایی خود را روشنایی بخشید. با توانمند شدن بازوان ستبرش، لباس مقدس سربازی را به تن کرد و پس از گذراندن آموزش‌های نظامی به‌صف مجاهدان راه خدا در مناطق جنگی پیوست. آن‌گونه که هم‌رزمان او می‌گویند: شجاعانه و با رشادت تمام به دفاع از مرزهای کشور اسلامی ایران پرداخت تا اینکه ۱۳۶۵/۱۲/۲۵ در عملیات کربلای ۵ در جبهه شلمچه، رایحه دل‌انگیز شهادت مشام او را نوازش کرد و بر بال‌های ملائک که برای بردن او به‌سوی دوست گشوده بود قرارگرفته و به پرواز درآمد. پیکر مطهرش در گلزار شهدای آباده طشک به خاک سپرده شد. روحش شاد و نامش جاودان

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: