فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار

آنگاه‌که پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آن‌ها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریه‌های شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام می‌کرد. او سومین فرزندی بودی که دست‌های پینه‌بسته و مهربان پدر در آغوش می‌کشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی کمک می‌خواست. وقتی خود را شناخت مهربانی و گذشت را در کنار اصول مقدس اسلام از خانواده فراگرفت. هنوز کودکی بیش نبود که در کنار سجاده پدر می‌ایستاد و نماز می‌خواند. دوران کودکی را در دامان طبیعت سبز و بی‌ریای روستا پشت سر نهاد و برای آموختن راهی دبستان وقار در خواجه جمالی شد. دهمین بهار زندگی را طی کرده بود که با اوج گرفتن نهضت اسلامی ایران، در جمع دانش‌آموزان به صفوف به‌هم‌پیوسته مردمی اضافه شد و باجان دل علیه بیداد و ستم طاغوتیان فریاد برآورد. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و در مدرسه دکتر حسین فاطمی، دوره راهنمایی را آغاز و به اتمام رساند. آنگاه برای ادامه تحصیل به شهرستان نی‌ریز مهاجرت کرد و در دبیرستان احمدی مشغول به تحصیل شد. شرارت‌های دشمن بعثی قلب نازک او را آزرد و در اواخر سال دوم دبیرستان بود که سنگر مدرسه را رها و به‌سوی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل روانه شد. درمجموع سه بار به جبهه رفت. در نوبت دوم بود که به جمع کفر ستیزان گردان کمیل پیوست. در سفر آخرین که می‌خواست عازم جبهه شود، در مقابل مادر ایستاده بود و با مهربانی حرف‌هایش را گوش می‌داد. مادر از او می‌خواست که این سفر را به تأخیر اندازد و یا از سفر منصرف شود. دست‌های مهربان او را در میان دست‌های مردانه خود به‌آرامی فشرد و گفت: مادر جان، «ما مسلمانیم و دفاع از مرزوبوم بر همه مسلمانان واجب است، مپسند که فرزند شما نشسته باشد و دشمن در کشور ما جولان دهد.» و ادامه داد... با سخنان دلگرم‌کننده خود، پدر و مادر را قانع کرد و راهی شد. وقتی به جبهه رسید، زمزمه عملیاتی مهم در بین بچه‌ها غوغا بپا کرده بود. مصمم و جدی تصمیم گرفت در میدان نبرد دشمن را از کرده خود پشیمان سازد. به‌صف روباه‌صفتان تاخت و جانانه جنگید. ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ در عملیات کربلای ۵ ـ مشهد شلمچه ـ ناگهان دشمن غدار با بارش ترکش و گلولـه قامت سرو مانند او را به خاک افکند. ابوالقاسم در میان آتش و دود راه آسمان را در پیش گرفت و سعادت شهادت را نصیب خود کرد. پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای روستای خواجه جمالی به خاک سپرده‌شده است.
روحش شاد و نامش جاودان



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :