دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

شکوفایی گل‌های محمدی و آواز قناری‌های سرمست از سبزی چمن و رقص غنچه‌ها، زیبایی ویژه‌ای به طبیعت روستای مشکان داده بود. شانزدهمین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷ بود که اصغر رایحه دل‌انگیز وجود خود را در میان خانه‌ای ساده پراکند و شادمانی را به خانواده مذهبی و متدین خود ارزانی داشت. با باغبانی مادری بامحبت و پدری دلسوز کم‌کم رشد کرد و آماده رفتن به مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان با موفقیت پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی آغاز کرد. آن زمان مصادف بود با تحمیل جنگ از سوی متجاوزان بعثی به ایران اسلامی. اصغر با تمام تلاش دوره راهنمایی را سپری کرد. سپس برای دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی، ۱۳۶۳/۳/۲۳ به مدت سه ماه به جبهه اعزام شد و به گردان کمیل پیوست. پس از بازگشت از جبهه عشق به جنگ و جهاد در او به حدی بود که خود را مهیا کرد تا برای دومین بار به جبهه اعزام شود. بدین ترتیب از تاریخ ۱۳۶۵/۷/۲۱ عازم میدان مبارزه شده و با شرکت در عملیات کربلای پنج، در منطقه شلمچه، در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ جان در ره دوست نهاد و شهد شیرین شهادت را نوشید. پیکر پاکش در گلزار شهدای مشکان به خاک سپرده‌شده است.
اصغر، اخلاقی نیکو و رویی گشاده داشت. به دیگران احترام می‌گذاشت و خود نیز مورداحترام همگان بود. حق پدر و مادر را آن چنانکه شایسته بود، بجا می‌آورد. هنگامی‌که به علت سیل سال ۱۳۶۵ منازل مسکونی مشکان ازجمله منزل پدری شهید ویران‌شده بود او پس از اطلاع چند روزی مرخصی گرفت و به کمک پدر شتافت و دوباره به جبهه بازگشت. او همیشه توصیه می‌کرد امام را تنها نگذارید و از انقلاب دفاع کنید یار و یاور امام باشید و از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید.

روحش شاد و یادش گرامی باد

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: