نوشتهها
شهدا سال ۶۵ -وصیتنامه شهید علی اصغر مختاری
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون وعدا علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه، آیه ۱۱۲ )
خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند، این وعده قطعی است بر خدا و وعدهای است که در سه دفتر آسمانی تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد کیست؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که معامله با خدا به حقیقت سعادت بزرگی است.
به نام خدایی که آفریده است و آفریده نشده. آن ازلی ابدیست و با سلام بر پیامبر ختمی مرتبت، معدن رحمت و مرکز پخش نور الهی و بر امامان معصوم آن عالمان الهی و عزیزان پرحکمت، آنانی که با نور هدایتشان امت اسلام را در اجرای احکام شرعیه و عالیه اسلام عزیز رهنمون ساخته و همگی در برابر یاغیان زمان نه گفته تا آنجا که خون دادند و درخت پربرکت اسلام را آبیاری کردند. با سلام بر خمینی عزیز این بتشکن قرن و نائب بر حق امام زمان(عج) و بر همه شهیدان راه اسلام، از صدر اسلام تا کنون.
اللهم اجعل محیای محیا محمدٍ(ص) و آل محمد و مماتی و ممات محمدٍ(ص) و آل محمد(ص). خداوندا! زندگانی مرا مانند محمد(ص) و خاندانش و مرگم را نیز مانند او و خاندانش قرار بده. اما ای خداوند بزرگ آگاهی که زندگیام مانند آن بزرگان نبوده و نیست. از تو میخواهم که بر من منت گذاشته و مرگم را شهادت در راه خود و اسلام عزیزت قرار بدهی. اکنون که شما ای پدر و مادر عزیزم! این وصیتنامه را میخوانید، من به آرزویم رسیدهام. خداوند با عشق خود به سودا نشسته است. چرا که فرموده هر کس عاشقم شود عاشقش میشوم و چون عاشقش شدم شهیدش میکنم و چون شهیدش کردم خونبهایش بر من واجب است. بنابراین از شما پدر و مادر عزیزم، برادران و خواهرانم میخواهم در شهادتم گریه نکنید. چرا که معامله و سودایی با چنین سود و بهای گزاف گریه ندارد و اگر دارد، گریه شوق و شادیست.
خون دادن و از خدا بها گرفتن وه که چه زیبا و پرسود سودایی است. اما سخنم به شما برادران و خواهران ایمانیم: گوش دل فرا دهید و بشنوید فریاد حسین(ع) را. چرا که از عاشورا تا امروز و تا آن زمان که این کره خاکی بر مدار خود میچرخد آسمان و زمین پژواگر این فریاد است که (هل من ناصر ینصرنی) بر شما برادرانم فرصتی است که با حضور مؤثر خود امروز یاری کنید حسین زمان، خمینی کبیر را و بگشائید راه کربلای حسین زهرا(س) را. بر شما خواهران و مادران فرض است در صحنه بودن و زینبگونه بودن. زینب(س) زنی که مردانگی در رکابش، جوانمردی آموخت. زنی که تا قیام آغاز شد فرزندش را به قربانگاه آورد و در مرگ او و دیگر عزیزانش هیچ نگفت و آنگاه زبان علی(ع) در کام، رسالت حسین(ع) بر دوش، و کاروان اسیران در پی، او تنها و در بند چون صاعقه برطاغوت و طاغوتیان فریاد برآورد و آموخت زندگی را بر هر زن مسلمان تا هر زمان و هرگاه که طاغوتی هست و صدامی. اما بار خداوندا، در این لحظات آخر که به شوق وصال تو رو به کربلای حسینت دارم تو را به شهادت میگیرم که فقط برای ادای وظیفه شرعی و دفاع از دین مقدس تو و اسلام تو و رهایی کربلای حسینت از لوث کافران میشتابم و سر بر کف دارم. از تو تقاضا دارم ببخشی گناهان مرا و قبول کنی این ناچیز هدیه مرا. خونم را که به پای درخت اسلامت و بفرمان اولاد رسولت، خمینی کبیر میریزم. و حال سخن آخرم با شما پدر و مادر عزیزم این است که بپذیرید خواهش مرا و بر شهادتم گریه نکنید، من امانتی از خداوند نزد شما بودم که باز پس دادید، من قدرتان را ندانستم اما در لحظه آخر احساس میکنم که سخت به حلالیت شما عزیزان محتاجم، پس پدر و مادر عزیزم، حلالم کنید. خواهش دیگرم این است؛ پدرم، اگر روزی کربلا فتح شد و خواستی به زیارت حسین(ع) بروی! عکس مرا حتی الامکان در کنار مرقد مولایم امام حسین(ع) بگذارید و به مولایم بگوئید این فرزند من مخلص تو بود. بگو مولاجان، دوست داشت با قدم خودش به زیارتت بیاید. سفارشم به امت حزبالله این است که از ولایت فقیه جدا نشوید و در نمازهای جمعه و جماعت شرکت کنید. آنان که گردانندگان چرخ امور دولتی هستند کم کاری نکنند، چرا که کار مداوم و دلسوز و خلاق شماست که کشور را به خودکفائی میرساند. پدر و مادر عزیزم، برادرانم داریوش و خسرو عزیزم، خواهران گرامیم، شبهای جمعه بر قبرم قرآن بخوانید؛ به اماممان دعا کنید و بدانید که اگر من با داشتن سر شهید شدهام، روز محشر در حضور مولایم حسین(ع) که بیسر بود، خجالت میکشم که هیچ خدمتی نکردهام. فقط دعا کنید که او شفاعتم کند و این قصور سرداشتن را بر من ببخشد.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
به امید آمرزش خودم و هدایت شما همگان
خداحافظ شما اصغر مختاری
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۵ -وصیتنامه شهید علی اصغر مختاری
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید علی اصغر مختاری
- شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید اکبر مختاری
- شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید احد مختاری
بیشتر »