فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۵ -وصیتنامه شهید فرهنگ زردشت

بسم الله الرحمن الرحیم

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون.

و مپندارید آنانکه در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. ( سوره آل عمران، آیه ۱۶۹ )

گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت

با درود و سلام به محمد و آل محمد(ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزند و به ما یاد بدهند که در مقابل دشمنان اسلام و اهل‌بیت(ع) و معصومین(ع) چگونه مبارزه کنیم. امروز که سلاله پاک رسول‌الله، زاده زهرا(س)، خمینی روح‌الله که چراغ روشنایی راه ما می‌باشد و این مسئولیت خطیر رهبری را بعهده دارد، شهادت راحت‌ترین و آسانترین و بهترین راه رسیدن به خداوند می‌باشد. شهادت بالاترین درجه کمال است. البته من کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای این ملت الهی، وصیتنامه یا تذکر بدهم.

اما ای پدرها و مادرها! بدانید که راهی را که فرزندان شما انتخاب کردند و سرلوحه زندگی خود قرار دادند، با آغوشی باز بسوی هدف مقدس الهی شتافتند و عاشقانه و صادقانه در راه هدف مقدس الهی خود به شهادت رسیدند، راهی است که از نور الهی سرچشمه می‌گیرد. ای پدر و مادر بزرگوارم! اگر می‌بینید فرزندی را در قبال لحظاتی از زندگی که امیدهایی برایش داشتید، امید داماد شدن فرزندتان و امید داشتید که دست گرم فرزندتان که پاره‌ای از وجود شما بود، در دست بگیرید. آری! می‌دانم که چه امیدها برای فرزندتان داشتید.

اما راهی را که این فرزند حقیر شما انتخاب کرده است، راهی نیست که در آن شک و تردیدی وجود داشته باشد. راهی است که سرچشمه آن به منبع نور الهی متصل می‌شود و روح ما را در این دریای پر نور همواره با موجی عظیم بسوی بیکران لطف الهی می‌برد. من عاشقانه به این راهی که انتخاب کرده‌ام قدم می‌گذارم، می‌دانم همین لحظه‌ای که این وصیتنامه را می‌نویسم، شاید تا چند روز دیگر به شهادت برسم و شربت شهادت را از دست پر محبت حسین(ع) دریافت کنم! یا اینکه معلول شوم یا اینکه اسیر یا شاید تا چند روز دیگر سالم به شهر برگردم.

ای امت شهیدپرور! ای سربازان امام زمان(عج)! این را بدانید که شهادت برای ما هدف نیست، رفتن به کربلا هدف نیست، هدف انجام تکلیف الهی است.

اما شهادت در راه هدف نیز برای ما افتخار است. خدایا! می‌خواهم بگویم راهم را چشم بسته انتخاب نکرده‌ام، می‌خواهم بگویم که ای امت و جهان! مرگ را پذیرفتم زیرا در مرگ چیزی را می‌بینم و آن سعادت است. بی‌خیال به جبهه نیامدم که کشته شوم بلکه حسین‌(ع) را شناختم، علی(ع) را شناختم و راهی را که آنها رفتند شناختم و به این راه آمدم. اما برادران، سخنی دیگر: امام می‌فرماید: ما هر چه داریم از این انقلاب داریم. قدر این انقلاب را، قدر این امام را بدانید، برادران در دعاهایتان به جان امام و آیت‌الله منتظری دعا کنید. تا می‌توانید از خدا بخواهید که امام را برای اسلام تا ظهور حضرت مهدی‌(عج) و در کنار حضرت مهدی(عج) محافظت کند. ای عزیزان! نگذارید امام تنها بماند، نگذارید میان ما و اهل‌بیت(ع) جدایی بیفتد. از تفرقه بپرهیزید. از دو دستگی بترسید. مسئله جدایی سپاه و روحانیت را مطرح نکنید. اگر مردم از روحانیت جدا شوند، مانند این است که سر از بدن جدا شود. اگر دو دستگی بین شما باشد، نور الهی از شما بریده می‌شود. ای برادران! همیشه به یاد خدا باشید و جبهه‌ها را خالی نگذارید. مسجدها را خالی نگذراید. بسوی جبهه‌ها حرکت کنید و با آمدن خود به جبهه‌ها چنان ضربه محکمی به دهان آمریکا و عمالش بزنید که دیگر جرأت نکنند حتی روی خود را برگرداند. برادران، ببینید که امام چقدر برای رزمندگان ارزش قائل است که می‌فرماید: «من از دور دست و بازوی شما رزمندگان را می‌بوسم و بر این بوسه افتخار می‌کنم.»

به خدا قسم برادران! انسان می‌تواند درس ایمان، شهادت، ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی را در جبهه‌ها بیاموزد. در جبهه‌ها یاد خدا بر دلها حکمفرماست و دلها بسوی اوست.

جبهه‌ها جای پیوستن عاشق به معشوق است. پس ای برادران همگی بسوی جبهه‌ها هجوم آورید تا هر چه سریعتر به پیروزی نهایی برسیم و زمینه برای ظهور حضرت مهدی(عج) آماده شود.

گر مرد راهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت

پدر و مادر عزیزم می‌دانم که گریه بر شهید اجر دارد، اما زیاد برای من ناراحت نشوید و صبر داشته باشید، که خداوند صابران را دوست دارد. هر شب جمعه اگر توانستید بر سر قبرم بیائید و یک شمع روشن کنید و لحظه‌ای بر سر قبرم بنشینید و فاتحه‌ای بخوانید و بدانید که فرزندتان به دیدار حق شتافت و در این حقیقت هیچ شکی نیست، من بسوی خدا شتافتم که:

من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته. (حدیث قدسی)

در آخر سخنی با دوستان و آشنایان، اگر نتوانستم با شما خداحافظی کنم معذرت می‌خواهم و طلب بخشش می‌کنم و از شما تقاضا دارم که مرا حلال کنید. از دانش‌آموزان تقاضا دارم که انجمن اسلامی را خالی نگذارند چون امام امت می‌فرماید: «ما باید تمام ایران را انجمن اسلامی کنیم.»

انجمن را رونق بدهید و راه شهدا را ادامه دهید. در آخر از دوستانم تقاضا دارم همینطور که برای حسن عزیز (تواضع)، نوحه شیون مکن مادر را خواندید، برای من هم بخوانید. در آخر کسانی که از من طلبی دارند به برادرم مراجعه کنند و بگیرند. از پدرم می‌خواهم دو عدد کتاب دعای کمیل به مسجد کوی سجاد تحویل بدهد.

والسلام

ملتمس دعا مورخه ۲۷/۱۱/۱۳۶۴ فرهنگ زردشت



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :