فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید رضا اذزیون

سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیده‌اند و بسوی آشیان مهر رفته‌اند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد.

پرستوی مهاجر ما فروردین سال ۱۳۴۳ در شهرستان نی‌ریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نی‌ریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن ۱۰ سالگی به دلیل علاقه زیادی که به احکام و نماز داشت، از روحانی مسجد محله خود جایزه‌ای دریافت کرد و در سن ۱۵ سالگی با مؤسسه در راه حق ـ قم‌ـ ارتباط برقرار نمود. بطوریکه این رابطه تا زمان شهادتش ادامه داشت و کتابهای زیادی از این مؤسسه برای وی ارسال می‌شد.

خصوصیات اخلاقی وی در منزل و در رابطه با آشنایان و افراد فامیل مورد تمجید و ستایش همگان بود و آنان شیفته اخلاق و رفتار بودند. مهربانی، ‌صبوری و بردباری و برخورد سخاوتمندانه با مردم و نیازمندان، در زندگی از نشانه‌های خوب رضا به شمار می‌رفت. تنفر شدیدی از عملکرد گروههای ضد انقلاب داشت و همیشه از سران آنها به بدی یاد می‌کرد. در تظاهرات و راهپیمائی‌های علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت فعالانه داشت. در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی در جبهه‌های نبرد حضوری سبز داشت. زمانی که محصل بود یکبار از طرف بسیج شهرستان نی‌ریز به مأموریت در جزیره مجنون اعزام شد و حدود سه ماه مأموریت خود را در آن جا گذارند. هنگامی که خانواده از وی خواستند که به ادامه تحصیل بپردازد، در پاسخ گفت: خون من از خون شهدای دیگر رنگین‌تر نیست. این فعالیتها ادامه داشت تا این که شهید از طرف ژاندارمری به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. و به عضویت گردان ۴۰۷ ژاندارمری درآمد.

رضا، پس از مدتی خدمت برای دیدار خانواده‌اش به زادگاهش آمد و پس از پایان مرخصی در تاریخ ۱۳۶۶/۳/۲۵ به محل مأموریت خود عزیمت کرد. بلافاصله پس از رسیدن به محل خدمت با عده‌ای از همرزمانش به مأموریتی در منطقه زبیدات اعزام شد. سرانجام در همان منطقه و در عملیات نصر (۳) شرکت کرد و در تاریخ ۱۳۶۶/۳/۲۸ آنگاه که قامتش به خون نشست، راه آسمان را در پیش گرفت و جسم مطهرش را برای همیشه در میهمانی شقایق‌های خونین دشت زبیدات به یادگار گذاشت. خبر شهادتش پس از یکماه به خانواده رسید ولی نگاه منتظر آنها همچنان سالهاست که به در دوخته تا رضا از راه برسد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :