دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانه‌اش را از می‌ناب الستی پر کرده است. از علی‌حسین که ۱۳۴۱/۶/۱ در روستای مشکان نی‌ریز میان خانواده‌ای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمی‌کرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطه‌ای صمیمانه و با والدینش خوب و مهربان بود. پس از ازدواج صاحب سه فرزند (دو دختر و یک پسر) شد و همواره سفارش می‌کرد تا آنها را با کتب علمی و قرآن آشنا کنید.

پس از پیروزی انقلاب حضوری فعال در پایگاه مقاومت مسجد محل داشت و در مراسم مختلف مذهبی و دینی شرکت می‌کرد. علی‌حسین پس از مدتی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و برای اولین بار به عنوان تک‌تیرانداز در تاریخ ۱۳۶۳/۳/۲۳ به مدت سه ماه به جبهه اعزام شد و به گردان کمیل پیوست. در عملیات کربلای پنج شرکت کرد و برای دومین مرتبه در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۱۱ عازم مناطق نبرد حق علیه باطل شد و به عنوان آرپی‌جی‌زن در عملیات کربلای ۸ در جبهه شلمچه حضور پیدا کرد. پس از مبارزه‌ای سنگین در حالی که چندین تانک را به آتش کشیده بود بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به پیکرش زخمی شد و ۱۹/۱/۱۳۶۶ روح پاکش تا بی‌کرانه‌ها اوج گرفت و جسم مطهرش یازده سال طعم تلخ غربت را در مفقودی چشید تا اینکه جویندگان نور اورا یافته و به زادگاهش منتقل کردند. در گلزار شهدای مشکان و در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپردند. می‌گویند: علی‌حسین آن هنگام که عازم جبهه بود سر از پا نمی‌شناخت و با خوشحالی از همه خدا حافظی کرده و می‌گفت: بدانید من به زیارت کربلا می‌روم. دلم نمی‌خواهد کسی مرا بدرقه کند، چون مسافر راه خدا نیاز به بدرقه ندارد. آنگاه که سوار مرکب آهنین می‌شد تا به وادی نور سفر کند، دوستانش را مورد خطاب قرار داده و از آنها می‌خواست تا آنجا که می‌توانند کتابهای علمی و مذهبی را در اختیار جوانان قرار دهند، تا نسل آینده با علم و تکیه بر ایمان آگاهانه بر مشکلاتشان پیروز شوند.

روحش شاد و نامش جاودان

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: