نوشتهها
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سعید رضا کاوه پیشقدمغروب سرخ یادآور غروب عمر انسانهاست. امشب عملیات است و شب در خون خود خفتن. اگر خدا بخواهد فردا خورشید طلوع خواهد کرد درحالیکه در خون خود شناوریم. )برگرفته از آخرین یادداشت شهید کاوه)
معلم شهید سعید رضا کاوهپیشقدم ۱۳۴۳/۱/۱ همراه با بهار در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی از راه رسید و طراوت و شادابی را با خود به همراه آورد. سعید فردی مهربان، متواضع و علاقهمند به کتاب و مطالعه بود. کتابخانه او با انواع کتابهای مذهبی و مرجع، شاهدی بر این مدعاست. کودکان را دوست میداشت و نسبت به آنها مهربان و در برابر والدین فروتن و متواضع و دلسوز بود و به خانوادهاش عشق میورزید.
دوران تحصیل خود را در زادگاهش از دبستان فرهمندی آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) و دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی گذارند. پس از اخذ دیپلم در مرکز تربیتمعلم شهید اندرزگوی تهران ادامه تحصیل داد و رسالت معلمی را به دوش کشید. معلمی دلسوز و مهربان که در هر گام برای جوانان یک راهنما و الگو بود.
قبل از انقلاب در راهپیمائیهای علیه رژیم ستمشاهی، سهم بسزایی داشت. درحرکتها پرچمدار بود و در صف اول تظاهرات حرکت میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای خود را در سپاه و بسیج آغاز کرد و از طریق بسیج به جبهه اعزام شد و تا زمان شهادت هفت نوبت به جبهههای نور علیه ظلمت اعزام گردید.
خانوادهاش میگویند: سعید اکثر اوقات بدون اطلاع عازم جبهه میشد. در اوایل بهمن ۱۳۶۵ که به جبهه رفت تا قبل از عملیات کربلای ۸ مرخصی نگرفت. حدود شش روز از روزههای ماه رمضان سال قبل را موفق نشده بود بگیرد، ازاینرو با فرماندهی گروهان هماهنگ و مرخصی میگیرد و به زادگاهش برمیگردد. قصد ده روز میکند و درست بعد از شش روز که روزههای خود را میگیرد به جبهه برمیگردد. این آخرین دیدار او با خانواده بود.
همرزمان وی میگویند:
سعید همیشه عادت داشت که مناجات شعبانیه را با بچهها بخواند؛ اما در سال آخر زندگی خود که در ماه شعبان و در جبهه به سر میبرد، این بار مناجات را تنها میخواند و گریه میکرد. قبری را حفر کرده بود و داخل آن میشد و به دعا و مناجات میپرداخت. در عملیات کربلای ۸ ـجبهه شلمچهـ در تاریخ ۱۳۶۶/۱/۲۰ با اصابت تیر و ترکش دشمن قامت رعنایش به خون نشست و ملائک آستان مقدس دوست بهسوی سعید آمدند و او را بر بالهای خود گرفته و تا دیار «عند ربهم یرزقون» با خود بردند. پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهرستان نیریز به خاک سپردهشده است.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سعید رضا کاوه پیشقدم
- شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید سید مهدی قاری نیا
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سعید مافی
- شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
بیشتر »