نوشتهها
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
آنگاهکه به کوهها مینگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم میآید و آنگاهکه بر پهنه اقیانوس میایستم و بیکرانی آب را به تماشا مینشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج میزند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان میدهد، ناگهان فرق
شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردستها میبرد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده میکند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و با آموختن الفبای زندگی، دوران کودکی را پشت سر نهاد و برای کسب معرفت راهی دبستان فرهمندی شد و دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (ره) با موفقیت به پایان رساند. سید در میان اطرافیان، فردی مؤمن و مقید به اسلام و قرآن بود و نماز و روزه او هرگز فراموش نمیشد. همواره بی توقع، صبور و نجیب بود و در رعایت اخلاق اسلامی سرآمد و زبانزد خاص و عام. همیشه و در همه حال به یاد خدا بود و دیگران را نیز بهسوی خدا دعوت میکرد. نفرت از طاغوت و طاغوتیان را از کودکی در دل خود داشت و همزمان با اوجگیری نهضت اسلامی بهصف جویندگان حق پیوست و علیه طاغوت پهلوی فریاد کشید. برای تقویت مبانی دینی در جلسات مسجد جامع مهدی (عج) شرکت میکرد و در مراسم دینی حضوری سبز داشت. با پایان یافتن تحصیلات متوسطه، در پی اجرای فرمان امام و مقتدای خود برآمد و برای رضای خدا لباس جهاد و دفاع از نوامیس مسلمین را به تن کرد و راهی جبهه شد. با مردانگی و شهامتی بینظیر در مقابل دشمن متجاوز ایستاد و مبارزه کرد. یکی از همرزمان سید در خصوص رفتار وی در جبهه میگوید: سید، یک بسیجی بهتماممعنا بود. خیلی کمحرف میزد و بیشتر گوش میداد. گاهی هم که زبانباز میکرد واقعاً گل میگفت و با گفتار خود شادی و سرور را در دل بچهها میآورد و خنده را بر لبهای آنان مینشاند. بدون اینکه کسی یا فرهنگی را مورد تمسخر قرار دهد، مانند بعضی که این روش غلط را به بهانه خنداندن دیگران و یا بذلهگویی انجام میدهند، حرفهای شیرینی میزد و باعث سرور دیگران میشد. لطیفهها و شوخیهایی را باظرافت و خوشمزگی بیان میکرد. بهطور مثال در شبهای عملیات، آیاتی از سوره مبارکه واقعه را تلاوت میکرد و با وصف حورالعین و ویژگیهایی آن از قرآن، به رزمندگان میگفت: بجنبید و باروبنه خود را بردارید که حورالعینها در انتظار شما هستند، خوب نیست که آنها را معطل نگهدارید تا برسید شمارا در آغوش خواهند کشید و گرد خستگی را از پیشانی شما پاک خواهند کرد. بااستعداد فراوانی که در او بود، سپس به تقلید صدا میپرداخت و با تقلید صدای بعضی از گویندگان و هنرمندان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بچهها را مجذوب خود میساخت.
آن دلاور عرصههای نبرد، در تاریخ ۱۳۶۷/۳/۴ طی یک پاتک سنگین دشمن بعثی در منطقه شلمچه، به همراه تعدادی از همرزمان خود در میان آتش و دود برخاسته در میدان نبرد، به آسمان پرواز کرد و جسم مطهرش برای همیشه از منظر دیدگان دوستدارانش پنهان شد.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
- زندگینامه آزاده سید کاظم ابطحی
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر حسن موسی زاده
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید احمدرضا نصیرزاده
بیشتر »