نوشتهها
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شکاری
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند
عطر یادت فضای خانه را پرکرده است. هنوز هم برای یادآوری خاطرات گذشته، به اتاقت میرویم و هوایی را استنشاق میکنیم که تو در آن نفس کشیدهای، قدم زدهای و در آن به نماز ایستادهای.
علیرضا، چهاردهم دیماه ۱۳۴۷ در نیریز، میان خانوادهای مذهبی و باایمان با طلوعی زیبا، سرمای زمستان را به هوای لطیف بهاری بدل کرد و شادی و شادمانی را به خانه ارمغان آورد. از همان کودکی بسیار فعال بود و به خواندن نماز بسیار اهمیت میداد و همینکه صدای ملکوتی اذان از بلندگوی مسجد در شهر طنین میانداخت، در هرکجا که بود، بلافاصله وضو میگرفت و با خلوص نیت نماز میخواند. عشق به خالق یکتا در وجودش موج میزد و تشنه فراگیری بود.
علیرضا، دوره ابتدایی را در مدرسه پروین اعتصامی واقع در کوی سجاد با موفقیت طی کرد و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس دوره متوسطه را تا سال دوم، در هنرستان شهید نواب صفوی گذراند. ازآنجاییکه عشق به جبهه در وجودش موج میزد و دوست داشت در جبهه به کمک همرزمان خود بشتابد، ترک تحصیل کرد و از طریق بسیج نیریز به همراه چند نفر از دوستانش عازم جبهه شد.
میگویند: وقتی میخواست به جبهه برود، روزه بی سحری گرفته بود، نماز ظهرش را خواند و با زبان روزه و نیت پاک و خالصانه راهی مناطق نبرد حق علیه باطل شد.
بعد از رشادتها و دلاوریهای زیادی که از خود نشان داد، در تاریخ ۱۳۶۷/۳/۴ در جبهه شلمچه، در یک تک دشمن فاصله او و معشوق نزدیکتر شد و ملاقات عارفانه و عاشقانه وی به وقوع پیوست. سرعت این حرکت و ملاقات چنان بود که آثاری از جسم مطهر وی نیز بر روی زمین خاکی باقی نماند. او رفت که نسل آینده با بوئیدن هر لالهای عطر وجود او را در ذهن خود تداعی کند.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شکاری
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن زردشت
- زندگینامه آزاده مجید مهرآوران
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد جعفر زردشت
بیشتر »