فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

خط پدافندی شلمچه ۶۶

گردان کمیل در زمستان طاقت فرسای سال ۱۳۶۶ در منطقه پدافندی بسیار مشکل شلمچه، در کنار اروند صغیر به پدافند می‌پردازد‌. آقای اصغر ماهوتی در این خصوص می‌گوید‌:

(۲-MAHOOTI-۱۳)

گردان در سال ۱۳۶۶ در خط شلمچه مستقر شد. منطقه پدافندی ما کنار اروند صغیر بود‌. این خط مشکلات زیادی داشت. یکی این بود که چون لودر و بلدزور نمی توانست روی آن کار کند‌، خاکریز خیلی کوتاه بود‌، دشمن هم از لحاظ بر ما مسلط بود و با تیر مستقیم بچه‌ها را می‌زد. همین امر باعث شده بود تا ‌تلفات زیاد باشد. ‌بچه‌های مهندسی با زحمت زیاد یک کانال حفر کردند. پس از آن بچه‌ها برای آمد و شد از آن کانال استفاده می‌کردند. چند روزی گذشت. ‌به خاطر بارندگی‌های شدید، آب همه کانال را فرا گرفت و حتی سنگرهای بچه‌ها هم پر از آب شد. وضعیت خیلی مشکل شده بود. بچه‌ها در شبها روی گل‌ها الوار انداخته و مشغول نگهبانی می‌شدند. اصلا" جایی برای خوابیدن بچه‌ها نبود. برای رساندن غذا از یک کائوچو استفاده می‌کردیم. غذا را روی کائوچو می گذاشتیم و خودمان هم داخل کانال به آب می‌زدیم و به بچه‌ها غذا می‌رساندیم. خلاصه دیدیم به این نحو نمی شود‌، تقاضا کردیم یک موتور پمپ بیاورند تا آب داخل کانال را بکشیم موتور پمپ را آوردند‌، آن را کار گذاشتند و گونی‌های خاک را اطراف آن چیدند تا ترکش به آن اصابت نکند. زمانی که موتور آماده شد که آبها را تخلیه کند، یک خمپاره درست خورد روی موتور و آن را از کار انداخت و تعدادی از بچه‌ها هم زخمی شدند. خاکریز هم آنقدر کوتاه بودکه بچه‌ها برخی اوقات کلاه آهنی را سر چوب می کردند‌، دشمن بطور مستقیم به آن تیر می‌زد. در شبها چند تا از بچه‌ها را به سنگر کمین۱ که بسیار به عراقیها نزدیک بود، می‌فرستادیم. وضع سنگر کمین خیلی بدتر بود. فقط باید شبها رفت و آمد می‌کردیم اگر کسی در طی روز در سنگر کمین زخمی می‌شد باید همانجا می‌ماند تا شب شود و بتوانیم او را به عقب بیاوریم. بچه‌هایی که به سنگر کمین می‌رفتند غذای یک شبانه روز را با خود می‌بردند چون هیچ گونه امکان آمد و شدی نبود‌.

آقای سعید محمد زاده ادامه می‌دهد‌:

(۳-MOHAMMADZADE-۱۳)

در زمستان ۱۳۶۶ در خط پدافندی شلمچه در حوالی نهر جاسم مستقر بودیم. هوا خیلی سرد و بارندگی هم زیاد بود. فاصله زیادی بین ما و دشمن وجود نداشت. خط ما از استحکامات چندانی برخوردار نبود. خاکریز کوتاه و سنگرهای اجتماعی هم محکم نبود. بعلت بارندگی‌، کانالی که توسط یگان مهندسی لشکر احداث شده بود، پر از آب شد و آمد و رفت عملا" غیر ممکن گردید. بچه‌هایی که در سنگر کمین بودند مشکلات بسیار بیشتری داشتند. هر روز صبح من و آقای ماهوتی غذای بچه‌ها را می‌گرفتیم‌، صبحانه و نهار و شام را می گذاشتیم روی یک چوب پنبه و دو نفری به آب می زدیم و غذا را به بچه‌ها می‌رساندیم و بر می گشتیم. همان روزها مصادف با ایام فاطمیه‌ بود. سه نفر از بچه‌ها به نامهای ابراهیم حاجی بادام‌، سید مهدی قاری‌نیا و سید جعفر (امین) قرشی به شهادت رسیدند روحشان شاد باد‌.

 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...

نوشته های مرتبط :

    * هیچ موردی پیدا نشد...

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...