فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار

حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و مدرسه. هر کس که حال مرا جویا باشد، سلام مرا به او برسانید و بگوئید هادی می‌گوید مرا حلال کنید. راستی وضع درستان چطور است، ان‌شاءالله که خوب باشد. همیشه موفق باشید. مسئله دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است که آقای عباسعلی راغب سلام شمارا بسیار می‌رساند و می‌گوید به بچه‌ها بگوئید که در سنگر مدرسه خوب درس بخوانند و با قلم خود به جنگ با دشمنان بپا خیزند. من از شما می‌خواهم که اگر شهید شدم مرا حلال کنید. امروز که این نامه را برای شما می‌نویسم در اهواز و در مقر گردان کمیل هستم. اینجا تصمیم دارم درس بخوانم، ولی چون فرم از مدرسه و عکس و فتوکپی می‌خواهند با مشکل مواجه هستم که امیدوارم برطرف گردد.
خدا نگهدار

پدر جان، بدان که من جبهه را به خاطر فرار از مدرسه و درس نخواندن انتخاب نکرده‌ام، بلکه می‌خواهم تکلیف خود را به انجام برسانم و امتحانم را در جبهه پس بدهم. از شما معذرت می‌خواهم که بی‌خبر به جبهه رفتم و از شما می‌خواهم که اگر شهید شدم مرا حلال کنید.
از مادر عزیز و رنج‌کشیده‌ام می‌خواهم که اگر من شهید شدم غمگین نباشند و حتی خوشحال باشند که فرزند و امانت خود را به جبهه فرستاده‌اند.

روحش شاد و نامش جاودان



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :