نوشتهها
اصطلاحات
۱- "پرید"یکی از اصطلاحات رایج در بین رزمندگان این واژه بود. وقتی یکی از بچهها در آفندها یا پدافندها به فیض عظمای شهادت نائل میگردید، همرزمان او می گفتند: فلانی هم پرید. به حق هم چنین بود پریدن از عالم "ناسوت" به عالم "لاهوت و ملکوت"
۲- "پریدنی شده": این اصطلاح را برای کسی بکار میبردند که حال و هوای معنوی خوبی داشت، بیشتر اوقات خود را به نماز، عبادت و نیایش میپرداخت و به قول بچهها آماده شهادت شده بود.
۳- "ما را هم روی بوفه سوار کن": از افرادی که نماز شب میخواندند می خواستند. در قنوت، برای چهل مؤمن که دعا میکنی، اگر هر چهل نفر کامل شد ما را هم در جمع آنها اضافه و دعا کن. به اصطلاح ( روی بوفه سوار کن ).
۴- "صافی شده": به کسی که مورد اصابت ترکشهای زیادی قرار گرفته و یا اینکه تعدادی ترکش در بدنش بود، میگفتند: فلانی هم صافی شده.
۵- "شهردار": در جبهه، بچهها به نوبت مسئولیت پذیرایی از همسنگران و یا هم دسته ایها را عهدهدار بودند. به کسی که نوبت پذیرایی او فرا می رسید "شهردار" میگفتند. شهردار باید غذا میگرفت، سفره را مهیا میکرد، ظرفها را میشست، اتاق یا چادر گروهی را جارو میکرد و... همچنین گاهی اوقات به جای کلمه شهردار، اصطلاح "خادم الحسین" را نیز بکار می بردند.
۶- "دسته ایثار": به افرادی که جزء قدیمیترین افراد گردان بودند، گفته میشد. آنها در یک دسته سازماندهی شده وآماده و مهیای هر نوع مأموریتی بودند.
۷- "عراقیها گرای او را دارند": این اصطلاح را در باره کسانی بکار میبردند که در اکثر عملیاتها زخمی میشدند. گرا یک اصطلاح نظامی است که معمولا" دیدهبان توپخانه و ادوات با استفاده از قطبنما و دیگر وسایل نظامی موقعیت جغرافیایی اهدافی را در منطقه دشمن، که زیر آتش باید قرار گیرند مشخص و به فرمانده توپخانه یا ادوات اعلام و آنها بر اساس آن، نشانهگیری میکنند.
۸- "دوای دل درد": این اصطلاح را رزمندگان برای نوشابه استفاده میکردند، و هر وقت از طرف تدارکات گردان به آنها نوشابه می دادند می گفتند: امروز دوای دل درد داده اند.
۹- "قهوه خانه ننه مختار": این اصطلاح را درباره خودرو تدارکات بکار میبردند که معمولا" غذا به رزمندگان میرساند.
۱۰- "خم پوره": به خمپاره می گفتند که به گفته آقای اصغر ماهوتی وقتی می آید صدای "پوره" می دهد و باید خم شوی تا ترکش نخوری.
۱۱- "تک خورده" یا "هلی کوبترش پریده" یا "تانک را زده": این اصطلاح را درباره کسی بکار میبردند که شب در هنگام خواب محتلم شده و صبح زود عازم حمام بود.
۱۲- "امور خالی": به امور مالی لشکر گفته میشد، چون هیچ وقت چیزی در بساط نداشت.
۱۳- "ندارکات" : بچه ها به خاطر کمبودهایی که تدارکات گردان و لشکر داشت بجای تدارکات اصطلاح ندارکات را به کار می بردند.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
-
* هیچ موردی پیدا نشد...