فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

کلیات ‌عملیـات طریـق القـدس

‌بدنبال انجام عملیات ثامن‌الائمه(ع) و شکست حصر آبادان در فاصله‌ای حدود دو ماه، عملیات تهاجمی دیگری با حضور نیروهای مردمی در جبهه‌های شمالی خوزستان، یعنی سوسنگرد و بستان انجام گردید. این عملیات منجر به عقب‌نشینی نیروهای متجاوز بعثی از قسمتی دیگر از خاک ایران اسلامی شد. این عملیات در تاریخ ۸/۹/۱۳۶۰ در محور عملیاتی سوسنگرد‌، بستان انجام گرفت‌. نیروهای رزمنده شهرستان نی‌ریز به محض اطلاع از انجام چنین عملیاتی، فعالانه خود را به جبهه رسانده و در عملیات شرکت کردند‌. تعداد نیروهای شهرستان در این عملیات حدود هفتاد نفر و به استعداد یک گروهان بود‌. فرماندهی گروهان را سردار شهید غلامرضا اکبری بعهده داشت که خود نیز در این عملیات به فیض عظمای شهادت نائل گردید‌. آقای محمدجواد کردگاری که خود در این عملیات پای راستش را از دست داد، نحوه حضور و مشارکت نیروهای مردمی را چنین شرح می‌دهد‌:(۶-KERDEGARI-۱۳)

درست بیست روز پس از عملیات ثامن‌الائمه(ع) پیامی به سپاه پاسداران رسید که درخواست اعزام رزمندگان به جبهه را نموده بودند. پس از اعلام در مدتی کمتر از ۴۸ ساعت، ۷۰ نفر نیرو برای اعزام شدن اعلام آمادگی کردند‌. نیروهای رزمنده از بخشها و روستاها به مرکز شهرستان آمده و باتفاق برادرانی که از شهر نی‌ریز اعلام آمادگی کرده بودند عازم شیراز شدند. از آنجا به اهواز عزیمت نموده و در یکی از پادگانهای نظامی به فراگیری فنون نظامی و آموزش رزمی پزداختند.

آقای اصغر ماهوتی در ادامه صحبتها‌یشان می‌گوید‌: (۵-MAHOOTI-۱)

وقتی به اهواز رسیدیم، در مدرسه‌‌ پروین اعتصامی مستقر شدیم. ‌از آنجا ما را به پادگان لشکر ۹۲ زرهی اهواز منتقل کردند‌. در آنجا گاهی اوقات شهید شیر علی سلطانی از رزمندگان دلاور شیرازی برای بچه‌ها صحبت می‌کرد. در آن زمان فرماندهی نیروهای فارس بعهده شهید ذوالانوار بود. بعد از آن به پادگان غیور اصلی رفتیم.‌ در آنجا برای عملیات آماده شدیم‌. ما را به طرف سوسنگرد بردند و در روستایی، بالای سوسنگرد مستقرکردند‌. تا اینکه شب عملیات فرا رسید‌.‌‌

آقای جواد کردگاری می‌گوید‌:

(۶-KERDEGARI-۱۳)

‌در این روستا بود که اعلام کردند برای عملیات آماده شویم. بچه‌ها برای شرکت د‌ر عملیات، حالت خاص پیدا کرده بودند‌. ‌هر کسی بدنبال گمشده خود بود؛ یکی در حال نوشتن وصیتنامه و گرفتن حلالیت از رفیق‌اش،‌ یکی در حال توسل ‌ و دیگری در حال نماز و عبادت بود. قرار بود در تاریخ ۶/۹/۱۳۶۰ عملیات شود، امّا به دلائلی زمان آن عقب افتاد و عملیات در شب ۸/۹/۱۳۶۰ در ساعت سی دقیقه بامداد با رمز یا حسین‌(ع) شروع شد‌.

آقای محمد هائم یکی از رزمندگانی که در این عملیات حضور داشته می‌گوید‌:

(۶-MOHAMMAD HAEM-۱)

‌عملیات شروع شد و به ما دستور پیش روی دادند‌. البته بنا نبود که ما خط شکن باشیم بلکه قرار بود که پس از شکسته شدن خط‌، ما عملیات را ادامه دهیم‌. به ما گفته شد که از جاده سوسنگرد - بستان بطرف پل سابله حرکت کنیم. چون مأموریت اصلی ما، ‌ انهدام این پل بود. سوار تویوتای لنکروز شدیم و به جلو رفتیم‌. بچه‌ها برای رسیدن به خط مقدم لحظه‌ شماری می‌کردند. ‌‌در گرگ و میش روشنایی صبح ‌ بود ‌که ماشین ما را به گلوله بستند‌.برای برخی از بچه‌ها که برای اولین بار به جبهه آمده بودند، صدای تیراندازی و حرکت مارپیج گونه ماشین در جاده برای اینکه مورد اصابت گلوله قرار نگیرد، تازگی خاصی داشت‌. ‌نزدیک یک نخلستان پیاده شدیم و به طرف پل سابله جلو رفتیم. هنوز به موقعیت پل سابله نرسیده بودیم که آقای محمد حسین داودی به ما ملحق شد و خبر شهادت آقای زین‌العابدین دلداری داد‌. بچه‌ها با شنیدن این خبر خیلی ‌ ناراحت شدند‌، ولی چاره‌ا ی نبود. کنار پل رسیدیم‌، دشمن آتش باری شدیدی را در اطراف پل داشت‌. در کنار پل شهید غلامرضا اکبری فرمانده گروهان به شهادت رسید و حاج جواد کردگاری‌، علیرضا احصایی و مختار شرفخواه مجروح شدند‌. در حالیکه از شهادت و مجروح شدن تعدادی از همرزمانمان متأثر و ناراحت بودیم ، خبر مسرت بخش ‌ فتح بستان رسید. دیدیم ماشینهای لنکروز تعدادی زن و بچه را سوار کرده و از بستان به عقب جبهه می‌برند. سؤال کردیم اینها در بستان چه می‌کرده‌اند‌؟ گفتند: عراقیها از آنها کار می‌کشیدند، مانند: لباس شستن‌، و... عراقیها برای آموزش، کتابهای درسی را که در عراق تدریس می‌شد‌ به آنها داده بودند‌.

آقای اصغر ماهوتی در مورد اهداف عملیات و نحوه آن چنین می‌گوید‌:(۵-MAHOOTI-۱)

‌هدف ما پل سابله بود که بچه‌ها رفتند و پل را گرفتند. البته نیروهای شهید دکتر چمران هم در آنجا بودند‌.

آقای جواد کردگاری ادامه می‌دهد‌:

(۶-KERDEGARI-۱۳)

‌ما در این عملیات جزء تیپ عاشورا‌، از گردان امام حسین‌(ع) بودیم و برادرانی که از نی‌ریز اعزام شده بودند؛ در قالب یک گروهان و به فرماندهی سردار شهید غلامرضا اکبری‌، ساعت شش صبح وارد عملیات شده و شروع به پاکسازی سنگرهایی که در شب قبل توسط واحدهای دیگر بتصرف درآمده بود‌ کردند. در منطقه پل سابله‌، دشمن تانکهای زیادی مستقر کرده بود. زمانی که ما وارد شدیم‌، تانکهای دشمن به شدت آتشباری داشتند. آنها بقدری متحیر و آشفته بودند که بی‌هدف گلوله می‌ریختند. در همان جا بود که برادر عزیزمان زین‌العابدین دلداری بوسیله ترکش آتشباری تانکها به شهادت رسید‌.

وی در مورد شهادت‌، سردار شهید غلامرضا اکبری و مجروح شدن خود و دو تن دیگر از رزمندگان می‌گوید‌:(۶-KERDEGARI-۱۳)

روز دوم عملیات، عراق شروع به پاتک نموده و ما را در محاصره قرار داد‌. شهید اکبری به من و علیرضا احصایی رسید و گفت: شما چند تا گلوله آر‌پی‌جی ‌‌‌بردارید و به سمت تانکها بروید تا از محاصره خارج شویم و‌الا نیروها آسیب می بینند. ما به طرف پل «سابله» رفتیم. دشمن به سمت ما نشانه‌گیری کرد و اولین گلوله را در کنار ما و به آب زد. ‌دومین گلوله در وسط‌ ما سه نفر، ‌‌شهید اکبری، احصایی و من‌ فرود آمد. ‌سردار شهید غلامرضا اکبری که فرماندهی گروهان را عهده‌دار بود، بوسیله همین گلوله به شهادت رسید‌. من و آقای احصایی نیز مجروح شدیم که منجر به قطع پای راست من و صدمه شدید و قطع عصب پای آقای احصایی شد‌. سایر برادران بعلت آتشباری سنگین دشمن،‌ با زحمت فراوان و از خود گذشتگی و به مدد الهی، ما را به عقب منتقل کردند.‌ البته بعد از انتقال ما به عقب، ‌ توپخانه دشمن به محاصره درآمده و خاموش گردیده بود و دشمن دیگر نمی توانست عقب خط دفاعی ما را بکوبد‌.

آقای دکتر علیرضا جمشیدی در مورد روز اول عملیات می‌گوید‌:(۱-P۲-ALI JAMSHIDI-۳)

‌هنگام عملیات، بارندگی شروع شده و زمین حالت باتلاقی پیدا کرده بود. از طرفی باد شدیدی هم از پشت سر ما می‌وزید. خیلی از بچه‌ها پراکنده شده و همدیگر را گم کردند‌. عصر همانروز بچه‌ها مجددا" به عقب برگشتند. شهید اکبری آنروز برای جمع و جور کردن بچه‌ها، تلاش بسیار زیادی کرد‌. روز دوم به سمت پل سابله پیشروی کردیم و با کمک نیروهای شهید چمران پل تصرف‌‌ شد‌. در این روز شهید غلامرضا اکبری به شهادت رسید و آقایان‌ جواد کردگاری‌، ‌علیرضا احصایی و ‌ مختار شرفخواه مجروح شدند‌.

 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :