دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

یکی از علل موفقیت سلحشوران در میادین نبرد‌ را می‌توان ‌آمادگی نظامی و خودسازی معنوی آنها ‌ و ارتباط مستمری که با خدای سبحان داشتند برشمرد‌. و توسلهای دائمی که آنها به ائمه اطهار‌(س) داشتند. آقای جواد کردگاری در مورد حال و هوای معنوی رزمندگان نی‌ریزی در عملیات طریق القدس می‌گوید‌:

(۶-KERDEGARI-۱۳)

نزدیک ماه محرم بود‌. بچه‌ها شور و حال ‌ عجیبی داشتند و توسلهای خوبی پیدا می‌کردند! مخصوصا" زیارت عاشورا که هر روز صبح ‌‌با یک حالت معنوی بسیار خاصی که قابل بیان نیست برپا می‌شد. ‌ بچه‌ها به راز و نیاز می پرداختند‌. نماز شبهایی که آنها می‌خواندند و عزاداریهایی که در آن موقع می‌کردند قابل توصیف نیست‌. شب عملیات ‌باران نم‌نم می‌بارید‌.‌ برادرها توسل عجیبی پیدا کرده بودند‌. یادم است بعد از نماز مغرب و عشاء، برادر عزیزمان شهید مجید داودی در یکی از اطاق‌های روستایی که در آن مستقر بودیم‌، بچه‌ها را جمع کرد. یک اطاق کوچکی بود که ترکش خورده‌ و بصورت مخروبه‌ای درآمده بود. در آن اطاق دعای توسل خواندیم‌. بچه‌ها به ائمه معصومین‌(ع) توسل پیدا کرده و گریه‌های زیادی همراه با و نیایش ‌برای پیروزی در عملیات‌ ‌کردند‌‌‌. نماز صبح را ‌ بچه‌ها در حال عملیات و با پوتین بجا آوردند.

و آقای دکترعلیرضا جمشیدی می‌گوید:

(۱-P۲-ALI JAMSHIDI-۳)

نکته حائز اهمیتی که در این عملیات وجود داشت، تقارن این عملیات با ماه محرم بود.تاریخ اعزام ما، چهارم محرم بود، روز چهارم محرم مصادف با دهم آبان ماه ۱۳۶۰ و روز یکشنبه بود. همه دوستان متأثر از ماه محرم یک روحیه مضاعفی گرفته بودند.

وی در ادامه، حالات معنوی رزمندگان نی‌ریزی در شب عملیات را چنین توصیف می نماید:

در آن شب شهید مجید داودی ۱ به شدت گریه می‌کرد و با یک روحیه بسیار عجیبی و با یک معنویت بسیار بالایی با بچه‌ها صحبت می‌کرد و می‌گفت: امشب امام زمان (عج) منتظر است‌، خانواده‌های شهدا منتظر پیروزی شما هستند، امشب شبی است که باید قلب امام خمینی(ره) را شاد کنیم .

و آقای محمدهائم می‌گوید:

(۶-MOHAMMAD HAEM-۱)

عملیات که شروع شد، در روستایی ‌ مستقر بودیم. معلم شهید حبیب کردگاری گفت: بچه‌ها ! بیرون برویم و الله اکبر بگوئیم. همگی بیرون رفتیم و شروع به گفتن الله‌اکبر کردیم. گفتیم حالا که اینجا ایستاده ایم حداقل با گفتن تکبیر، پیروزی عملیات را از خداوند طلب کنیم .

وی در مورد یک رؤیای صادق در این عملیات می‌گوید:

قبل از آنکه ما را به آن روستای بالای سوسنگرد ببرند. یک شب در سوسنگرد در مسجدی مستقر شدیم. برادری آن شب معلم شهید محمود طاهری را در خواب دیده بود. گفته بود: ما چهار تا شهید دادیم شما دوتا؟!!

آقای دکترعلیرضا جمشیدی درباره خواب می‌گوید:

‌ این خواب وقتی برای ما نقل کردند. خیلی به آن توجه نکردیم!. چون برایمان معنای خاصی نداشت. ولی زمانی که عملیات تمام شد و فقط دو نفر از برادران به شهادت رسیدند، به معنای واقعی آن پی‌ بردیم و آن خواب بعنوان خاطره شیرین و یک درس معنوی در عمق جانمان نشست.

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: