زندگینامه آزاده محمود شهلایی: : دانشنامه دفاع مقدس نی‌ریز

فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

محمود شهلایی فرزند قاسم در سال ۱۳۴۴ در خانواده‌ای اصیل و متدین و با ایمان در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان هستی گشود. ایشان تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان فاطمه طباطبایی به پایان برد و سپس به ادامه تحصیل در مدرسه راهنمائی بزرگی پرداخت. به دلیل مشکلات خانوادگی و عدم بضاعت مالی نتوانست دوره متوسطه را بگذراند. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی پنج مرتبه بطور متناوب از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷ به خیل رزمندگان عرصه‌های دفاع از اسلام و دین پیوست و از خود حماسه‌های بی‌نظیری را به یادگار گذاشت. سرانجام در عملیات بیت المقدس ۷ در منطقه شلمچه در تاریخ ۲۳/۳/۱۳۶۷ به اسارت نیروهای بعثی درآمد. پس از تحمل شکنجه‌های دشمن بعثی و پس از گذشت ۲ سال و ۳ ماه در تاریخ ۱۲/۶/۱۳۶۹ به آغوش گرم خانواده و به میهن اسلامی بازگشت.

در خصوص خاطرات جبهه‌های نبرد و دوران اسارت می‌گوید:‌

بیاد دارم اولین روزهای حضورم در جبهه بود که با یکی از فرماندهان ‌به نام شهید حمید عارف از بچه‌های شهرستان داراب آشنا شدم. انسان بسیار وارسته و عاشق امام حسین(ع) بود. ایشان در صحبت‌هایش همیشه می‌گفت: انسان عاشق باید مثل امام حسین‌(ع) شهید شود و بدنش مثل بدن مولایش که در زیرسم اسبها تکه تکه گردید، بند از بندش بگسلد و پاره پاره شود. هنگام عملیات او سوار بر یک دستگاه موتور‌سیکلت مشغول انجام وظیفه بود که یک خمپاره مستقیم به وی‌ اصابت کرد و همان‌گونه که‌ می خواست بدنش تکه تکه شد.

و از خاطرات دوران اسارت هم بیاد دارم، در یکی از اردوگاهها که بودیم معاون آن اردوگاه یک ستوان۱ بود. وقتی اتحاد و پایبندی رزمندگان بسیجی را نسبت به اسلام مشاهده کرده بود، همیشه می‌گفت: اگر صدهزار نفر از شما بسیجی‌ها را داشتم اسرائیل را می‌گرفتم.