نوشتهها
زندگینامه آزاده و جانباز عباس میرشکاری
عباس میرشکاری فرزند یدالله، در سال ۱۳۴۷ در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدایی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرد و به پدر خود در امر کشاورزی کمک مینمود. وی برای تأمین معیشت زندگی، بسیاری از روزها نیز به کارگری میپرداخت.
در هجدهم تیرماه سال ۱۳۶۶ جهت انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. پس از گذشت یکسال از خدمت سربازیاش، روز بیست و یکم تیرماه سال ۱۳۶۷، در جبهه فکه هنگام نبرد با دشمنان بعثی به اسارت دشمن بعثی درآمد. در همین عملیات نیز مجروح و ۲۵% از کار افتاده شد. پس از دو سال و یکماه و ۱۶ روز در تاریخ ۶/۶/۱۳۶۹ آزاد و به میهن اسلامی بازگشت.
در خصوص خاطرات جبهههای نبرد و دوران اسارت میگوید:
مدتی بود که چای نخورده بودیم. خیلی هوس چای کردیم. یک حلب روغن نباتی کوچکی را پیدا کردم و آنرا پر از آب نموده روی آتش گذاشتم. با مقداری خرج خمپاره و چوبهای جعبه مهمات آب را جوشاندم. مقداری چای خشک در داخل آن ریختم، پس از آنکه چای آماده شد، به داخل سنگر رفتم. خطاب به بچهها گفتم: هرکسی میخواهد چای بنوشد بیاید. هنوز دعوت من از بچهها برای نوشیدن چای تمام نشده بود که ناگهان صدای اصابت یک خمپاره توجه همه را بخود جلب کرد. وقتی بیرون از سنگر آمدم، دیدم دشمن بعثی حلب چای ما را هدف گرفته و یک خمپاره ۶۰ درست وسط حلب نشانده است. از اینکه چایی که با زحمت درست کرده بودم، ریخته میدیدم عصبانی بودم و دشمن را نفرین میکردم و از آنسوی از اینکه با دوستانم در کنار آن حلب نبودیم که آسیب ببینیم خدا را شکر میکردم و این را یک معجزهای الهی در زندگی خود میدانم.
در دوران اسارت هم یادم میآید یک روز برای آمار گرفتن ما را به خط کرده بودند. یکی از اسرا ناخود آگاه سوت زد و افسر عراقی از این حرکت خیلی عصبانی شد. به ارشد آسایشگاه گفت: تا امشب مهلت داری که مجرم را شناسایی کرده و معرفی کنی. بچهها که میدانستند در صورت معرفی وی چه تنبیه وحشتناکی در انتظارش خواهد بود، در معرفی او سوکت کردند. مهلت تمام شد. افسر عراقی آمد ولی نتیجهای نگرفت. فردا صبح زود ما را به خط کردند و همه را داخل حوض آب انداختند و چند ساعتی شروع به کتک زدن کردند. بچهها مردانگی کرده لب به سخن باز نکردند. آن روز برای ما بسیار سخت و دردناک بود.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
-
* هیچ موردی پیدا نشد...