نوشتهها
شهدا سال ۵۹ -زندگینامه شهید محمدرضا خلیلی
هنگامیکه خانواده خلیلی در شهرستان نیریز به استقبال بهار رفته بودند، تولّد محمدرضا ـ دوم فروردین ماه ۱۳۴۲ـ طراوت دوچندانی را به جمع آنها بخشید. سبزی و زیبایی بهار در نجابت چشمانش به شکوفه نشست و در جمع خانوادهای متدین و مذهبی دوران کودکی را آغاز نمود. کمکم دوران طفولیت را پشت سرگذاشته و برای کسب دانش وارد دبستان فرهمندی شد. کسب نمرات خوب و عالی، نشانگر استعداد بالای او بود. با تشویق خانواده، برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) رفت و دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی (شعله) با موفقیت بپایان برد. شاگردی منضبط و مرتّب بود و در کنار تحصیل، در کلاسهای دینی و قرائت قرآن شرکت میکرد. از دوستداران ورزش (کوهنوردی) بوده و در اکثر برنامههای کوهنوردی در کنار دوستاناش شرکتی فعال داشت. رضا کوهنوردی را بهترین ورزش برای خودسازی میدانست و همیشه از خاطرات شیرین و آموزنده آن در برنامههای خودسازی یاد میکرد. برای آخرین بار، برنامه کوهنوردی را در ۱۳ فروردین ۱۳۵۹به اتفاق دوستانش انجام داد. با آغاز انقلاب اسلامی، پا به پای مشتاقان آزادی و عدالت، پیش رفت و در اکثر برنامههای انقلابی حضوری چشمگیر داشت. کمتر به خانه میآمد و بیشتر اوقات خود را در فعالیتهای انقلابی و مذهبی میگذراند. همیشه میگفت: انقلاب ما افتخار ماست.
با اعمال، رفتار و گفتار خود، دیگران را به انجام فرائض دینی و اسلام محمدی(ص) فرا میخواند و در رسیدن به اهداف خود، تلاش فراوانی مینمود. در جلسات تفسیر قرآن و نماز جماعت که به امامت مرحوم حضرت آیت الله فال اسیری(ره) در مسجد جامع مهدی(عج) و ولیعصر(عج) برگزار میشد، حضوری مستمر و فعال داشت.
رفتار و کردارش، همه جا نمونه و نشان از تقوای الهی او داشت و چهرهاش نمایانگر محبت و عشق بخدا بود. صدای دلنشین تلاوت قرآن او بعد از نماز صبح شنیدنی بود و آن زمان که محمدرضا دست به دعا برمیداشت و از محبوب خود میخواست که فیض شهادت را نصیبش کند، دیدنی. پاکی را سرلوحه زندگی خود قرار داده و از مفاسد و منکرات به شدت دوری میکرد. رضا با عشق به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، بعد از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عضویت نیروی ذخیره سپاه درآمد. دوره تعلیمات رزمی و آموزش نظامی را در سپاه شروع و در عصر روز چهارشنبه ۲۰/۱/۱۳۵۹ در حالیکه آخرین مرحلههای تعلیمات رزمی را طی میکرد، گلولهای آتشین بر سینهاش نشست و دعایش را مستجاب نمود. تلاش نیروهای امدادی و همرزمانش که اورا به شیراز منتقل و در بیمارستان نمازی بستری کردند هم نتوانست مانع از ملاقات او با حضرت حق باشد. در نهایت عصر روز پنجشنبه ۲۱/۱/۱۳۵۹ چشم خود را بر این دنیای خاکی بست و راهی آسمانها شد. پیکر پاک و گلگونش، روز جمعه ۲۲/۱/۱۳۵۹ در میان اندوه و انبوه جمعیت در قبرستان عمومی نیریز به خاک سپرده شد.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۵۹ -زندگینامه شهید محمدرضا خلیلی
- شهدا سال ۵۹ -زندگینامه شهید محمدرضا دیده جهان
- شهدا سال ۵۹ -زندگینامه شهید محمد تواضع
- شهدا سال ۵۹ -زندگینامه شهید شاهپور امینی
بیشتر »