دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

در سال ۱۳۴۰ وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه تحصیل بازداشت. آستین همت را بالا زده و با پرداختن به کارهای کشاورزی و دامداری در کنار پدرش ـ عیدی محمد ــ در عرصه زندگی حضوری سبز پیدا کرد. لمس طعم تلخ فقر اوراطرفدار مردم مستضعف و ستمدیده ساخته بود. توجهش به دیگران باعث می‌شد که کسی از او رنجیده خاطر نشود و نکات اخلاقی را با ظرافت خاصی به دیگران یادآوری می‌کرد. دائی بزرگوارش که از سادات و روحانیون مبارزمنطقه بود، در دوران انقلاب اورا راهنمای و در مسیر حرکت مردمی یاریش می‌کرد. اعلامیه‌های امام(ره) را از دائی خود می‌گرفت و در روستاهای اطراف پخش و از روحانیت و انقلاب اسلامی پشتیبانی می‌کرد. ۱۶/۴/۱۳۵۹به خدمت سربازی اعزام و به جمع دلاورمردان مرزبان ژاندارمری پیوست. پس از طی دوره آموزش نظامی به جبهه اعزام شد. در منطقه عملیاتی سوسنگرد بعد از دلاوریها، رشادتها و فداکاریهای فراوان در تاریخ ۲۲/۵/۱۳۶۰ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد و نامش جاودان

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: