نوشتهها
شهدا سال ۶۰ -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد.
۱/۳/۱۳۴۴ آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را بر خود هموار نماید. به هر زحمتی که بود دوره ابتدائی را در مدرسه فاطمه طباطبایی نیریز آغاز و به پایان برد. برای ادامه تحصیل، اول راهنمایی را در مدرسه بزرگی نیریز ثبتنام کرد ولی علیرغم میل باطنی، درس را رها و برای کمک به خانواده در جهت تأمین معاش زندگی به کار روی آورد.
زندگی، او را فعال و پرتلاش کرده و دیدن مشکلات و مصائب دیگران، مهربانی و دلسوزی را به او آموخته بود. تا جایی که میتوانست در کارها به دیگران کمک میکرد و با آنها همراه و همدل بود. با شروع جنگ تحمیلی، تصمیم گرفت برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی و در اطاعت از فرمان ولی امر خود، به جبهه اعزام شود. همه علائق دنیوی را زیر پا نهاده و با عزمی استوار و با عشقی الهی در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۶۰ عازم جبهههای نور علیه ظلمت شد و پس از مدتی بهمراه سایر رزمندگان نیریزی در خط پدافندی غرب شوش مستقر گردید. دوازده روز قبل از شروع عملیات فتحالمبین و در حالیکه نیروهای اعزامی کمکم آماده انجام عملیات میشدند، شهید رضا شاهمرادی در حال نگهبانی و دفاع از مرزهای ایران اسلامی، در تاریخ ۲۰/۱۲/۱۳۶۰ مورد اصابت مستقیم موشک تاو قرار گرفت. گلزخم ترکشها بر پیکرش نشست و چهرهاش را که دیدنی بود، دیدنیتر کرد. بال در بال ملائک انداخت و بسوی معبود خود به پرواز درآمد. پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای نیریز به خاک سپرده شده است.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۰ -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
- زندگینامه جانباز حسین میرغیاثی
- زندگینامه شهید محمد حسین کاسبی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید حامد توکل
بیشتر »