دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

چلچله‌ها سرمست از فرارسیدن بهار بودند و بلبلان سرود عشق بر سر شاخساران می‌سرودند که غنچه وجود گلی زیبا در خانواده‌ای مذهبی در شهر نی‌ریز، دهم فروردین سال ۱۳۳۸ شکفت و با خود بهاری دل‌انگیز برای خانواده به همراه آورد. با عشق به اهل‌بیت(ع) نام عباسعلی را برایش انتخاب و بعد از اذان و اقامه، در گوشش زمزمه کردند. دوران طفولیت را با شادابی گذراند و راهی دبستان فرهمندی برای طی دوره ابندایی شد. دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی ولی‌عصر(عج) و متوسطه را در دبیرستان احمد نی‌ریزی با موفقیت به پایان رسانید. تازه وارد بازارکار شده بود که صدای عدالتخواهی مردم ایران به همراه زمزمه‌های زیبای انقلاب اسلامی را شیند. با همکاری دوستان خود از جمله: شهید مسعود مسروری، به جمع‌آوری و پخش اعلامیه‌های امام، کتابهای شخصیتهای اسلامی و پخش نوارهای سخنرانی امام و دیگر پیروان او ‌پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی چون خود را مسئول پاسداری از خون شهدا و انقلاب اسلامی می‌دانست، لباس سبز پاسداری را به تن کرد و به عضویت سپاه پاسداران درآمد. شبانه روز بطور خستگی ناپذیر، به جهاد علیه شیاطین کوچک و بزرگ پرداخت. با آغاز جنگ تحمیلی خود را برای مبارزه با کفار بعثی آماده ‌کرد. بارها درخواست اعزام به جبهه نمود و با جواب نه! مواجه شد. سرانجام با تأکید و اصرار فراوان توانست به مدت دوماه ـ از تاریخ ۶/۳/۱۳۶۰ـ به جبهه، منطقه آبادان اعزام شود. از تاریخ ۶/۵/۱۳۶۰ مأمور شد تا به مدت ده روز در دادگاه انقلاب اسلامی استهبان، به عنوان محافظ حاکم شرع دادگاه خدمت نماید. صبح روز ۱۷/۵/۱۳۶۰ در حالیکه به همراه حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد فقیهی، حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب اسلامی استهبان و دیگر پاسدارش، عازم محل کار بودند؛ مورد حمله منافقین کوردل قرار گرفته و پیکرش هدف تیر نفاق شد و به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای نی‌ریز به خاک سپرده شده است.

روحش شاد ، یادش گرامی و راهش پررهرو باد

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: