فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

جانفشانی دو تن از شهدا در عملیات محرم

شهید جمشید زردشت در روز دوم این عملیات به فیض عظمای شهادت نایل شد. آقای الله مراد مقصودی درباره خصوصیات و رفتار این شهید بزرگوار‌ می‌گوید:

خدا او را رحمت کند. از انسانهای مخلص بود. شبهایی که ما استراحت می‌کردیم‌. ایشان در حال خدمت به بچه‌ها بود. واقعا" آدم باحالی بود. اهل نماز‌، اهل اذان گفتن‌، غذا دادن‌، ظرف شستن‌، یعنی نمی‌گذاشت هیچ کس کار کند‌. همراه ما صبحگاه می‌آمد. کلاس می‌آمد. کارهای شخصی خود را انجام می‌داد و در کارهای جمعی ‌ دیگر گردان را هم شرکت می‌کرد. روز دوم در حالی که به ستون یک جلو می‌رفتیم، دیدم ‌‌جنازه‌ای در کناری قرار دا ده و برای اینکه روحیه بچه‌ها تضعیف نشود، روی صورتش را پوشانده‌اند. می‌گفتند: این جنازه مال ما نیست‌‌!.‌ من از روی کنجکاوی، روپوش‌ را کنار زدم، دیدم جمشید زردشت است. برای او فاتحه‌ای خواندیم و بالاجبار راهمان را ادامه دادیم و رفتیم‌.‌

ایشان خاطره‌ای نیز از سردار شهید حسین عیدی که بعنوان رزمنده در این عملیات حضور داشته نقل می‌کند‌:

‌فردای آن روزی که تپه ۱۷۵ را تصرف کرده و ‌برگشتیم؛‌ در یک خط پدافندی استقرار یافتیم. ‌به همراه شهید حسین عیدی، برای شناسایی وارد یک دره‌ای شدیم‌. همینطور که پیش می‌رفتیم، حسین گفت: دستم سوخت‌. ‌دیدم یک تیر کلاش به دستش خورده است. ولی او اهمیتی نداده و کار شناسایی را تمام کرده ‌ و برگشتیم‌. موقعی که به خط رسیدیم حسین گفت: نگاه کن تیر تا کجا پیش آمده است‌. تیردر مدت دو سه ساعت از دستش به بالای آرنجش، حرکت کرده بود‌. با یک بند دستش را بست و به عقب برگشتیم‌. این صحنه‌ها برای او خیلی عادی شده بود. ‌ آخر هم نفهمیدیم با آن تیر چکار کرد؟



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...

نوشته های مرتبط :

    * هیچ موردی پیدا نشد...

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...