دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

یا ایها الذین آمنوا ان تنصر الله ینصر کم و یثبت اقدامکم.

ای مسلمانان اگر نصرت دهید دین خدا را، نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهای شما را.

ای خدای بزرگ کاش جای یک جان هزاران جان داشتم که در راه تو فدا می‌کردم. سلام بر شما پدر و مادرم، الآن که دارم برایتان نامه می‌نویسم ساعت ۱۲ ظهر است و تمام برادران در سنگر دست به دعا برداشته‌اند. اینجا همه جا سکوت است و فقط صدای برادران در بیابانها می‌پیچد و گریه‌های آنهاست که دائماً به خدا التماس می‌کنند. شاید موقعی‌که این نامه بدست شما برسد، شهادت نصیبم شده باشد. تنها سخنم این است که برایم دعا کنید تا مورد قبول خدا واقع شوم. دیگر سخنم با شما این است که اگر قابل بودم و برنگشتم، در سوگ من گریه و زاری نکنید و سفارشم به تنها خواهرم این است که زینب‌وار باشد و فرزندانش را زینب‌وار تربیت کند. آری! من می‌روم پا به دنیای تازه بگذارم. آری! دنیائی که ایده‌آل من است. نمی‌دانم به آن می‌رسم یا نه؟ پدر و مادرم می‌خواهم به گرد پای مطهری و بهشتی برسم. می‌خواهم صورتم از دویدن این راه، سرخ، و نفسهایم در این راه تمام شود. می‌خواهم قلم آنها را دست گیرم و دنباله روشان باشم. امیدوارم که خدا مرا قبول کند، امیدوارم روزی بتوانم به دستهای رهبرم بوسه بزنم و قدرت متجلی خدا را در او ببینم. زیرا که خدا فرموده هرگاه که می‌خواهی به من فکر کنی به عظمت مخلوقاتم بنگر، آری! به این رهبرم بنگرید که چگونه مثل شیر می‌خروشد و به پیش می‌رود. در آخر از همسرم می‌خواهم که همانطور که من در جبهه می‌جنگم شما هم در پشت جبهه با منافقین بجنگید و آنچنان سیلی به آنها بزنید، تا از شما درس بگیرند و صبر و استقامت کنید، زیرا صبر کننده را خدا اجر دهد. دیگر مزاحمتان نمی‌شوم و شما را به خدای بزرگ می‌سپارم.

به امید شهادت / محمد به روش

۱۳۶۱/۱/۲۱

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: