فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک

نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند‌. این نیروها جمعی گردان ۹۰۴۰ از تیپ ۳۳ المهدی‌(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهده‌دار بودند‌. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید‌:

عصر یکی از روزهای بهار ۱۳۶۲ عازم منطقه عملیاتی شدیم‌. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی شدیم‌. می‌توانم بگویم آن کانال، طولانی‌ترین کانالی بود که من تا آن موقع دیده بودم‌. چون هم عرض کانال و هم ارتفاع ان زیاد بود. بچه‌ها با نردبان از ان خارج شده و با دشمن درگیر می‌شدند‌. تعدادی از برادران از جمله شهید محمد علی حداد و شهید هوشنگ جلالی در همین عملیات به روی ‌‌مین رفتند و به شهادت رسیدند‌.

و آقای حسن مروی از دیگر رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:

عملیات والفجر یک را ساعت ۱۱ شب شروع کردیم‌. ابتدا وارد کانالی شدیم که به کانال ‌«مادر» مشهور بود‌. حتی خودروهای سنگین نیز در این کانال رفت و آمد می‌کردند‌، با نردبان از کانال خارج شدیم و حدود یک ساعت و نیم راهپیمایی کردیم تا به خط مقدم دشمن رسیدیم‌. متأسفانه این محور عملیات لو رفته بود و ‌‌دشمن با آمادگی قبلی، مقاومت زیادی می‌کرد. اما علی رغم مقاومت سرسختانه دشمن، بچه‌ها خط را شکستند و پس از تصرف منطقه، به پدافند پرداختند. به دلیل مشکلات تدارکاتی، ارتباط ما با نیروهای پشتیبانی کننده عملیات، قطع شد و صبح زود هنگامی که هوا روشن شد عقب نشینی کردیم و به مواضع قبلی خود برگشتیم‌.

وی در موردرشادت عزیزان شهید در این عملیات می‌گوید‌:

‌در رابطه با رشادت و جانفشانی عزیزانی که در این عملیات بشهادت رسیدند، یادم نمی‌رود که در حین عملیات شهید بزرگوار محمدعلی حداد روی مین رفت و حدود سه متر به هوا پرتاب شد. واقعا" صحنه دلخراشی بود‌. بعد از شهادت ایشان ‌ شهید هوشنگ جلالی روی مین رفت و به ‌شهادت رسید‌. همچنین در زمینه رشادت و فداکاری این عزیزان باید از سردار شهید حسین عیدی یاد کنیم. زمانی که ارتباط بی‌سیم ما با نیروهای پشتیبانی کننده و فرماندهی قطع شد، او از یک بلند‌گوی دستی استفاده کرد و نگذاشت خللی در کار نیروها پیش بیاید. نیروهای باقیمانده را دوباره سازماندهی و همه را ‌به عقب برگرداند‌.

آقای ماهوتی که در این عملیات جانشینی گردان ۹۰۴۰ را بعهده داشته در توصیف این عملیات می‌گوید‌:

بعد از عملیات والفجر مقدماتی‌، تدارک عملیات والفجر یک دیده شد. باتفاق حدود یکصد نفر از برادران نی‌ریزی به اهواز رفتیم‌. مدتی را در اردوگاه شهید دستغیب گذراندیم و سپس به دشت عباس اعزام شدیم.‌ پس از طی آموزش‌های لازم نظامی به منطقه شرهانی عازم شدیم‌. شب اول عملیات، گروهانی که فرماندهی آن بعهده سردار شهید حسین عیدی بود، وارد عمل شد. سه تپه مهم ۱۶۵،‌ ۱۷۵‌و ۱۷۸ در منطقه بود که مرتبا" بین نیروهای خودی و دشمن مبادله می‌شد. در شب اول عملیات شهید حسین عیدی باتفاق تعدادی از رزمندگان روی تپه ۱۷۵ مستقر شدند.‌ با بی‌سیم اعلام کردند که تپه را تصرف کرده‌ایم. در این عملیات شهید هوشنگ جلالی و شهید محمد علی حداد به شهادت رسیدند و آقای محسن خوشبخت از رزمندگان شهرستا ن داراب که همیشه دوستان و رزمندگان نی‌ریزی را همراهی می کرد از ناحیه پا مجروح گردید که در نهایت منجر به قطع پای ایشان شد‌.

و آقای غلامرضا کیوانی یکی دیگر از رزمندگانی که در این عملیات حضور داشته می‌گوید‌:

با مینی بوس سپاه با جمعی از برادران رزمنده عازم جبهه شدیم. قبلا" تعدادی از بچه‌ها به جبهه اعزام شده و مشغول آموزش بودند و ما هم به آنها ملحق شدیم. شب عملیات از کانال "مادر" عبور کردیم و با دشمن درگیر شدیم. به دلیل ناموفق بودن عملیات،‌ دستور عقب‌نشینی صادر ‌و به عقب برگشتیم .

 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...

نوشته های مرتبط :

    * هیچ موردی پیدا نشد...

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...