نوشتهها
شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید حسین عسکری
بسم الله الرحمن الرحیم
و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون.
و مپندارید آنانکه که در راه خدا کشته می شوند مرده اند ، بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند . (سوره آل عمران، آیه ۱۶۹)
یکی از ویژگیهای انقلاب خونبار اسلامی ما نقش حساس و سرنوشتساز شهادت در پیروزی و تداوم آن است و این همان بعدی است که تا کنون برای دشمنان ما مجهول مانده و آنان با جهان بینی مادی خود برای همیشه از شناخت واقعیت و جهات معنوی آن عاجزند. شهادت میراث ائمه اطهار(ع) و اولیاء خداست. شهید با دادن جان عزیز خود در راه خدا، در حقیقت خود را در افقی وسیع از جلوههای نامحدود نور حق مشاهده میکند و خود و دیگران را بدینوسیله از ظلمات خارج میسازد. شکر خدا را میکنم که قدری مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم و در خاموشی جهل از دنیا نروم. خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتبم میکنم . برای من افتخاری بس بزرگ است که ایدئولوژیم اسلام است، اسلامی که به من فهماند چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم. من بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نمودم در راه الله و برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر اسلامی که خون بهای ۱۶۰ هزار کشته و مجروح است، در جنوب کشور آمدم و به جنگ علیه کفار پرداختم. من گام نهادن در این مسیر خدایی را یک فریضه میدانم. من از امامم آموختم که یا پیروزیم، یا شهید، و خواری و ذلت از ما دور است. اکنون که مرگ حتمی است، بگذار مرگی را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد، این مرگ آگاهیهایی بیاورد و روحها را به حرکت وادارد. من از سرور شهیدان حسین(ع) آموختهام که بزرگترین نعمت و سعادت انسانی شهادت است، لذا از خداوند میخواهم که حال که به من افتخار داده که در جبهه حق با کفار بجنگم، به من توفیق شهادت در رکابش و زیر پرچمش عطا نماید. در آخر پیامی به ملت قهرمان نیریز دارم. سخن حضرت علی(ع) را که میفرماید: میان مردم سازش و موافقت ایجاد کردن و رشته گسسته را به هم پیوستن از هر نماز و روزهای برتر است؛ را عملی بسازیید و در کارهایتان خدا را در نظر آورید و با جان و مال و زبان در راهش جهاد کنید. در حق یکدیگر دوستی و فداکاری کنید و از جدایی از یکدیگر سخت اجتناب نمایید.
پیام من به پدر و مادرم این است، اگر خدای ناکرده در جنگ جسد من بدست شما نرسد آنگاه بیاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحت نشوید، هر وقت دلتان گرفت به امامزاده و مزار شهدا، بروید و بنگرید که چه کسانی، دلسوز این ملت بودند و چگونه شهید شدند. آنگاه درد خود را فراموش خواهید کرد. برای من اصلاً ناراحت نباشید، بلکه افتخار کنید که چنین فرزندی داشتید که حسین گونه، پیش رود و به ندای هل من ناصر ینصرنی مولایش لبیک گوید؛ خواهر عزیز، بعد از من مسئولیت شما در جامعه توحیدی بیشتر خواهد شد. باید پیام خون مرا همچون زینب(س) به گوش جهانیان برسانی که، چرا و به چه علت شهید شدهام و جرمم چه بود. برادر گرامی از تو میخواهم که سنگر مدرسه را رها نکنی و موقعیکه بزرگتر شدی با شرکت در بسیج به مکتب اسلام کمک نمایی. از اینکه نتوانستم دین خود را به شما ادا کنم، مرا مورد عفو قرار دهید و در آخر جنازه مرا در امامزاده، کنار مزار شهدا خاک کنید. به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی
سرباز حسین عسکری
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید حسین عسکری
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید حسین عسکری
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید حمید یاقوتی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید نجف عسکری
بیشتر »