نوشتهها
شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید حمید داوودی
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در ۱۳۴۴/۶/۲۴ در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد. دوران کودکی را در سایه دستهای مهربان و با عطوفت پدر و مادر خود سپری نمود. با حمایت آنان برای کسب دانش و علم انسان بودند و انسان زیستن، راهی دبستان فرهمندی شهرستان نیریز شد و دوره ابتدایی را با جدیت به پایان برد.سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) آغاز نمود. هنوز نوجوان بود کم سن و سال، که به صفوف به هم پیوسته مردم انقلابی در تظاهرات و راهپیمائیها پیوست و نام مبارکش در فهرست مخلفان سلطنت و حکومت ستمشاهی قرار گرفت. جلادان رژیم پهلوی به دلیل شرکت در راهپیمایی و شکستن شیشه، بازداشتاش کردن و بدون توجه به سن او، به مدت یکروز در زندان نگه داشتند. وقتی فریب خوردگان شیطان بزرگ جنگ را به کشور ما تحمیل کردند، به مرکز مقاومت و مدرسه عشق رفت و در بسیج ثبت نام کرد.رأفت، دلسوزی و مهربانی را با چاشنی ادب در هم آمیخته و معجونی برای جذب دیگران ساخته بود. با احترام به پدر و مادر و رفتار توأم با محبت با آنان باعث شده بود تا جایگاه ویژهای در دل آنها باز کند و هیچوقت یاد و خاطره او را فراموش نکنند. ۱۳۶۰/۱۱/۲۹ زمانی که هنوز پانزدهمین بهار زندگی را لمس نکرده بود، سنگر مدرسه را رها و عازم جبهه شد. دشمن به نوجوانیاش توجه نکرد و با اصابت ترکش خمپاره، سرش مجروح نمود. برای درمان به زادگاهش آمد، ولی همیشه احساس میکرد که گمشدهای دارد و آن را در پشت خاکریزهای جبهه جا گذاشته است. هنوز بهبودی کامل نیافته بود که در تاریخ ۱۳۶۱/۳/۱۹ برای بار دوم، عازم جبهه شد. ۱۳۶۱/۴/۲۳ در عملیات رمضان، دوشادوش برادرش مجید به نبرد با خصم دون کمر همت بسته بودند و مردانه مبارزه میکردند. درجبهه کوشک سیمرغ شهادت هر دو برادر را همزمان در ربود و با خود به آسمانها برد. مجید و حمید با ندای ارجعی به پرواز درآمدند تا روزه خود را با افطاری خونین در کنار مولای صد پاره تن، امام حسین(ع) باز کنند. وقتی دو کبوتر خونین بال باهم از سفر برگشتند، پیکر پاک آن دو برادر شهید را همراه با دیگر شهدای عملیات رمضان مردم شهیدپرور شهرستان نیریز بر بالای دستان خود گرفتند و تا گلزار شهداء تشییع و به خاک سپردند.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید حمید داوودی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید منصور جلوداری
- زندگینامه جانباز غلامرضا جبالی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید محمد مجید داوودی
بیشتر »