نوشتهها
شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید محمد دشتبانی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی، وادخلی جنتی.
هان ای نفس مطمئن و آسوده، بازگرد به سوی پروردگار خویش که تو خشنودی از نعمات ابدی و او راضی است از سپاسگزاری تو در دنیا، پس بیا و داخل شو در صف بندگان متقی و سپس داخل شو در بهشت. ( سوره فجر، آیه ۳۰/۲۷ )
با سلام به رهبر کبیر انقلاب و صیتم را شروع میکنم. پروردگارا! ای رب شهدا، من در زندگی و در مدت زمانی که از نعمات تو به هر نحو استفاده میکردم متأسفانه نتوانستم با زبان، قلم، قدم، فکر و با تمامی وجود در راهت حتی یک قدم مثبت بردارم. خدایا اینک از تو میخواهم که به من توفیق دهی که بتوانم با جان و با خونم، که بزرگترین سرمایهام در زندگی است؛ در راه تو ایثار کنم و نهال اسلام را با خونم سیرآبتر کنم، تا شاید بتوانم جبران گناهان گذشتهام را بنمایم. آمین یا رب العالمین.
یا غفار الذنوب! تو خود میدانی که تمامی طول زندگیام را در خسران و معصیت کاری گذراندهام و هر لحظه که از زندگیام میگذشته در ورطه جهالت و گمراهی بیش از پیش غوطهور میشدم. حال که تو به من توفیق دادی و عنایت کردی که با چراغ هدایتت راهم را باز شناسم و خودم را در راهت قرار دهم با تمامی وجود هر چند که میدانم:
گر، به هر مویی زبانی با شدم شکر یک نعمت نتوان گفتن از هزار
ترا سپاس میگویم و شکر این نعمت را به جای میآورم، باشد که بر بنده حقیر و ناتوانت ترحم کرده و مرا به درگاه خودت بپذیری تا اینکه توانسته باشم لااقل مقداری از گناهانم را بکاهم و بار سنگین و کمرشکن گناه را سبکتر کرده و سریعتر بسویت پرواز کنم.
و اینک به شما زینبیان این توصیه را میکنم که من خونم و جانم را تنها و تنها به خاطر خدا و برای تقرب به او و برای جامه عمل پوشیدن به اهداف امام عزیز، خمینی کبیر که همانا سخن و کلام او، کلام قرآن است، فدا کردم، اگر میخواهید زینبوار حراست و پاسداری کنید از خون حسینیها، باید نیتتان را خالص کنید و با تمامی وجود گوش بفرمان امام عزیز باشید؛ تا اینکه خداوند نعمتش را بر تمامی زیاد کند و شما هم از این راه شکرگذاری کنید از نعمتهای الهی. انشاء الله و باز هم سخنم با زینبیان است و باید شعارتان این باشد که:
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
برخیزید و با دشمنان خدا و انسانیت حتی اگر بزرگترین قدرت شیطانی باشد، قتال کنید و در راه خدا جهاد کنید و هر لحظه یاد خدا را در وجودتان زنده کنید که: (الا بذکر الله تطمئن القلوب)، دل آرام گیرد به یاد خدا.
از کلیه دوستانم میخواهم که مرا حلال کنند. از مادر بزرگهایم، مادرم، پدربزرگم، برادرم و کلیه اقوام میخواهم که مرا حلال کنید، مرا ببخشید و افتخار کنید که فرزندتان را در راه خدا و برای خدا هدیه کردید، و هرگز از علی اکبر امام حسین(ع) عزیزتر نیستم و دعا کنید برای امام عزیزمان و دعا کنید که با شهدای کربلا محشور گردیم.
از خواهرانم میخواهم که در برابر مصائب مانند زینب(س) صبر و استقامت داشته باشند و مانند کوه استوار باشند.
از خداوند بزرگ میخواهم که این بدنی که خود او به من عطا فرمود در راه او متلاشی شود و خونش سیلی شود که کاخهای ظلم و ستم را از ریشه و جا برکند و مزدوران و ظالمان را در خود غرق کند، و از خون سرخم لالههای گلگونی بروید تا اینکه نوید دهد به مستضعفان جهان که از این به بعد کامهایتان که تمامی اوقاتش تلخی چشیده، اینک آزادی گوارایتان باد.
به امید پیروزی کامل اسلام بر کفر
والسلام
محمد دشتبانی ۱۳۶۱/۲/۳۰
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید محمد دشتبانی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید محمد دشتبانی
- زندگینامه جانباز علی اصغر محمد علی پور
- شهدا سال ۵۹ -زندگینامه شهید حسین دشتبانی
بیشتر »