نوشتهها
شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید منصور جلوداری
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین امنوا اذا لقیتم فئه، فاثبتوا و اذکروا الله کثیراً لعلکم تفلحون، و اطیعوا الله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان الله مع الصابرین، و لا تکونوا کالذین خرجوا من دیارهم بطراً و رئاء الناس و یصدون عن سبیل الله و الله بما یعملون محیط . (سوره انفال، آیات ۴۵، ۴۶، ۴۷ )
ای کسانیکه ایمان آورده اید! هرگاه گروهی را ببینید (که قصد جنگیدن با شما دارند) برجای بایستید (فرار نکنید) و خدا را بسیار یاد کنید تا آنکه شما پیروزی یابید و خدا و فرستاده او را فرمان برید و (به هنگام کارزار) با یکدیگر نزاع نکنید تا از آن نزاع، بد دل (مضطرب) شوید و عزت و دولت شما برود و (در برابر دشمن) شکیبایی ورزید که خدا (به یاری دادن) با شکیبایان است. (ای مسلمانان) زنهار مانند آنان که خود را به مردم خوب نشان میدهند و (مردم را) از راه خدا باز میدارند باشید، خدا بدانچه میکنید احاطه علنی دارد.
سلام و درود به حضرت مهدی(عج) و رهبر کبیر انقلاب، خمینی بتشکن و امت شهیدپرور و یاران صدیق امام در محراب و سنگر اسلام. سلام و درود به شهیدان انقلاب ایران که حکومت اسلامی ایران را با خون خود امضاء کردند. سلام به رزمندگان که در جبهههای جنگ علیه کفر میجنگند و میروند تا اسلام را در تمام جهان بگسترانند (که رمز آن گرفتن قدس عزیز از طریق کربلا میباشد) و پوزه مستکبرین را به خاک مالیده و مستضعفین بر زمین حکومت کنند و دین خدا را یاری نمایند. سلام به امتی که با ایثار جان و مال خود پشتوانه اسلام هستند و رزمندگان را یاری مینمایند.
باری به حول و قوه الهی، سعادت یاری کرد که بسوی جبهه جنگ حق علیه باطل بشتابیم؛ شاید بتوانیم در راه خدا، دین خود را از این راه ادا کرده باشیم. حال چون بنا به وظیفه بر هر فرد با ایمان واجب است که وصیتنامه بنویسد، چند کلمه بعنوان دعا شما را به خدای بزرگ میسپارم.
با چشم دل میبینم که جهاد اکبر و جهاد اصغر در همین جا، در دل سنگر است. مهمتر از همه جهاد اکبر است که باید با نفس خود مبارزه کرد و این گفته امام و رهبرمان است که باید دل بستن به دنیا را پشت پا زد و اسیر هوی و هوس نشویم که پیامبر اکرم میفرماید: «افضل الجهاد ان یجاهد الرجل نفسه و هواه».
بهترین جهاد آن است که انسان با نفس و هوس خود پیکار کند.
هر چه داریم از قرآن داریم که با راهنمایی پیامبران و امامان به ما گفته شده و الگوی ما در زندگی هستند که باید به آن عمل کنیم.
عمری را با غفلت گذراندهام، آمدهام تا به گناهان در برابر خداوند اعتراف کنم، چون به نفس خود ظلم کردهام. هوای نفسانی بر من چیره شده بود و باعث میشد که از یاد خدا غافل شوم. بارالها! من که بنده ذلیل و ضعیف که به نفس خویش ستم روا داشتهام و حرمت پروردگار خویش را که معبود بیهمتای من است فرو گذاشتهام، گناهان من بسیار است، شانههایم در زیر بار معاصی فرو خمیده، بال و پر روح مرا در هم شکسته است. من آن موجود مستمندم که روزگارم در ملاهی و مناهی به سر آمده و عمری را گذراندهام. میبینم فرصتی برای عبادت نمانده و مهلتی از اجل بیامان نتوانم گرفت. امیدوارم که خداوند توبه واقعی مرا بپذیرد و از گناهانم در گذرد، در دل سنگرها دعا خواهم کرد و به لقایش خواهم شتافت. چون دعاست که انسان را به خدا نزدیک میکند، دعا کمال انسانیت است. دعا برقرار شدن پیوند بنده با خداست، پیوند خدا با بنده قطع ناشدنی است، بار خدایا این دعاها را از من بپذیر و از گناهانم درگذر.
همه این کشتهها برای این است که احکام دین اجراء شود که پایه آن نماز میباشد. رسول اکرم(ص) میفرماید: الصلوه معراج المؤمن، نماز نقطه پرواز مؤمن و اوج تعالی اوست. با خدای خود این چنین راز و نیاز میکنم، که با حرکت دستهایم و سخن زبانم و حالت قلبم. با ذره ذره وجودم غیرخدا را نفی میکنم و فریاد میزنم؛ الله اکبر، الله اکبر. با خدا سخن میگویم و از او میخواهم که «اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم». پروردگارا من و همه نسلهای آینده را به راه مستقیم هدایت کن. راهی که انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحین رفتند.
به رکوع میروم در حالیکه سخن امام علی(ع) را به یاد میآورم که میفرمود که حالت رکوع اشاره به این است که رکوع کننده میگوید، خدایا من بنده و عاشق توأم، اگر چه با شمشیر گردنم را بزنی... آنگاه پیشانی بر خاک سنگر میگذارم، باز سخن علی(ع) را با گوش دل میشنوم که فرمود: سجده اول اشاره به آن است که ما از خاک بودهایم و سربرداشتن از خاک، اشاره به آن است که دوباره به خاک خواهیم رفت. ولی سربرداشتن از خاک اشاره به زنده شدن و حیات در این دنیاست و سجده دوم اشاره به آن است که دوباره در قیامت زنده خواهیم شد و در دادگاه عدل الهی «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره»، در انتها خدمت پیامبر(ص) که همواره حضورش را در سنگر احساس میکردهام سلام کرده نماز را به پایان میرسانم، «السلام علیک ایها نبی» پس از اتمام نماز سر بزیر، دست به آسمان، اشک در چشم و لرزه بر اندام؛ خواندم: «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده» خدایا نعمت شهادت به من عطا کن و خدایا بالاترین درجه شهادت را به من عطا کن، آن شهادتی که در نبرد با دشمنان، آنچنان دلیر باشم که به قلب دشمن حملهور گردم. بزودی به میدان نبرد خواهم رفت و این نماز دنبالهرو نابودی ستمگران جلاد و حکومت حق و عدالت مستضعفین در جهان اسلام خواهد بود. قرآن معیار حق و باطل است. قرآن نور هدایت و شفای هر درد است. رسول اکرم(ص) میفرماید: قرآن راهنمای هر گمراه و سبب روشنگری هر کوردلی است. قرآن سبب نجات از لغزشها و نگهداری از سقوط درپرتگاه و جلوگیری از انحراف است. فقط بسته به عمل ماهاست.
کمی به معنویت فکر کنیم، بیائید این دلهای سیاه و زنگار گرفته را با نور ایمان منور سازیم و این قلبهای تیره را معنویت دهیم. تا اصلاح نکنید نفس خود را و از خودتان شروع نکنید و خودتان را تهذیب نکنید نمی توانید دیگران را تهذیب کنید. (امام خمینی)
و اما شهادت، در مقام شهادت همین بس که شخصیتی مثل امیرالمؤمنین(ع) در آرزوی آن بوده و برای رسیدن به آن دعا میکند. وسایل و ابزاری که سازندگی مکتب نورانی اسلام را می تواند تأمین کند عبارتند از: قلم، بیان، عمل و خون است و اما با خون خود کاری میتوان کرد که با هیچ نیرویی دیگر نمیتوان انجام داد. حتی خون در زمان جاهلیت کاری کرد که تنوانستند سیمای پر فروغ علی(ع) را در پشت پرده اتهامات پنهان سازند. زیرا خون بود که پس از شهادت پردهها را سرنگون کرد و دروغ پردازان را رسوا. در این زمان هم این عمل صدق میکند. نمونهاش شهید بهشتیها، رجائیها، مدنیها، دستغیبها و شهید صدوقیها. بنابراین قاعده، در مکتب اسلام به خون و دامن شهادت چنگ میزنند، وسیلهای است که هرگز کهنه شدنی نیست، همچنان که حسین(ع) در روز عاشورا آنچه را که نگفت و اجازه گفتن نیافت، شهدای زمان ما فهمیدند و به خون حسین(ع) پاسخ مثبت دادند که این عمل نسل به نسل ادامه دارد و خواهد داشت. شهادت رستگاری قطعی و کمال مطلق است. خداوندا اگرچه لحظههای آخر عمر باشد، مرا سعید زنده بدار و شهید در راه خودت بمیران.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
سخنی با پدر و مادر و خواهر و برادرم که آیا باید نشست و حسین زمان را که هدفش اسلام است تنها گذاشت؟ حتماً جواب میدهید که باید مبارزه کرد علیه کفر و استکبار جهانی تا برقراری عدل اسلامی بر تمامی فراز جهان. خوب چه بهتر که فرزند حقیر خود را در راه اسلام فدا کنید، هر چند شما حق زیادی بر گردنم دارید بهترین پیامی که بر ایتان دارم این است که امام را دعا کنید و صبور باشید که خداوند در قرآن میفرماید : «ان الله مع الصابرین». خداوند همیشه با صبرکنندگان است.
و این عمل یک هجرت است بسوی خدا.
و اما همسرم و فرزندانم: اگر دست از زندگی دنیوی کشیدهام! وظیفه شرعیام بود که از اسلام و قرآن دفاع کنم و صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام را لبیک گفته باشم اگر در روز عاشورا نبودیم که یاریش کنیم، حال راهش را ادامه خواهیم داد. شماها به یاد خدا باشید و خدا را فراموش نکنید و هر لحظه بگوئید راضیام به رضای تو ای خدای بزرگ.
در پایان از همگی میخواهم که اگر در این مدت زندگی نزد شماها، گناهی از من سرزده است و گاهی مطابق میل شما عمل نکردهام حلال بودی میطلبم و برایم طلب مغفرت نمائید. خدایا خدایا ترا به جان مهدی تا انقلااب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در نزدیکیهای خط اول جبهه که داریم آماده میشویم در مورخه ۱۳۶۱/۴/۱۹ با شما خداحافظی میکنم. خدا نگهدار
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید منصور جلوداری
- شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید منصور جلوداری
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید منصور جلوداری
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید منصور جلوداری
بیشتر »