دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

آنگاه که پرستوهای مهاجر همراه شکوفه‌های بهاری از راه می‌رسیدند، غنچه وجود کرم هم در تاریخ ۱۰ /۱/ ۱۳۴۳ در روستای چاه‌سوارآغا، از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی و پایبند به اصول دین شکوفا شد. ضعف بنیه اقتصادی خانواده و مشکلات ناشی از آن، راه کرم را برای کسب علم بست. از شش سالگی راه صحرا را در پیش گرفت و به شغل شبانی، که از شغل‌های انبیاء(ع) است، پرداخت. بعد از چند سال آن شغل را رها و به همراه پدر در امور کشاورزی مشغول به کار شد. کرم هوش و استعداد فوق‌العاده خود را در کشاورزی و باغداری بکار گرفت و با اجراء طرح یک باغ کوچک در کنار مزرعه و پیاده نمودن نقشه‌های ویژه در نحوه کاشتن درختان انگور، انجیر، بادام، انار و... یادگاری زیبایی از خود به جای گذاشت.

طرح‌های او در باغداری، زبانزد خاص و عام بود و از بستگان، دوستان و اهالی همه اورا می‌ستودند. استعداد عجیب و نبوغ بی‌سابقه او، غیر از این مشاغل را جستجو می‌کرد، او گمشده‌ای دیگر داشت و آن تحصیل علم و دانش بود. این مهم نیز به دلائل مختلف مسیر نشد. وقتی به سن پانزده سالگی رسید، نهضت پر برکت سواد آموزی به فرمان امام امت تشکیل شد و برای نجات افرادی مانند کرم، مربیان آن نهاد به تمام شهرها و روستاها سرزدند. کرم نیز مشتاقانه و در اولین فرصت، با عشق و علاقه به سوی آنها رفت و به آرزوی دیرینه‌ای خود در فراگیری خواندن و نوشتن رسید. در کلاسهایی که در روستای محل سکونت وی تشکیل گردیده بود ثبت نام و حضوری همیشگی در کلاس داشت. با تلاش فراوان و کسب بهترین نمرات، تحصیل خود را ادامه می‌داد. روزها در مزرعه کار می‌کرد و شبها درس می‌خواند. لحظه‌ای از عمرش را به بطالت نمی‌گذراند . در کلاس دوم شبانه مشغول تحصیل بود که فرمان امام را برای مقابله با بعثیان متجاوز شنید. با درایت کارهای کشت و زرع خود را سر و سامان داد و برای شرکت در جهاد امت اسلامی،‌ به نیروهای مردمی پیوست. بهمن ماه ۱۳۶۱ به همراه تعدادی از همشهریان خود به مدت سه ماه، جان بر کف و سلاح بر دوش، علیه متجاوزان کافر جنگید و پیروزمندانه به زادگاهش بازگشت. هنوز دو سه روزی از باز گشت کرم از جبهه نگذشته بود که خبر شهادت شهید بهرام آربزافغانی، یکی از بهترین دوستان اورا اعلام کردند. این خبر اورا متأثر نمود و در پی‌ انتقام از دشمنان دین و قرآن برآمد.

۱۵ /۴/ ۱۳۶۲ با پوشیدن لباس مقدس سربازی به جمع مرزداران کشور جمهوری اسلامی ایران پیوست و پس از هفت ماه و اندی نبرد بی‌امان با مزدوران فریب خورده، سیه دلان وابسته به جهانخواران بین‌المللی و خدانشناس حزب کومله و دمکرات، در تاریخ ۲۷ بهمن ماه ۱۳۶۲ در کوههای پر از برف و یخبندان کردستان ناجوانمردانه مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و روح مطهرش از قفس تن رها شده و به دیدار معبود شتافت. پیکر پاکش در گلزار شهدای روستای چاه‌سوارآغا به خاک سپرده شده است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: