فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۳ -وصیتنامه شهید صمد سرپوش

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

با چنگ و دندان به جهاد برخیزید و به زمزمه‌های شوم صلح و سازش گوش فرا ندهید.

«امیر المؤمنین علی (ع)»

اکنون که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت می‌رود تا ندای مظلومانه اسلام و مسلمین را به گوش جهانیان برساند، ابر قدرتها برای خفه کردن این فریاد، دست به یکدیگر داده‌اند و برای این که بیشتر با آن مقابله کنند، روش جنگ با آن را پیش گرفته‌اند. اکنون که این جنگ ناموس، مکتب و فرهنگ اسلامی ما را تهدید می‌کند، آیا باید ساکت نشست و بی تفاوت بود، تا صدامیان هرچه دلشان می‌خواهد بر این ملت ظلم کنند؟ بحمدالله جوانان دلیر و غیور ایران ساکت ننشسته و تمامی اقشار ملت برای دفاع از اسلام بپا خاسته‌اند. اما کسانی که بعد از چند سال جنگ هنوز هم بفکر رفاه و خوشگذرانی خویش هستند و نمی‌خواهند قبول کنند که اگر خدای ناکرده کفار بر اسلام چیره شوند، آن موقع است که باید فاتحه اسلام را برای مدت زمان زیادی خواند. اینگونه صحبتها را خودتان می‌دانید، فقط می‌خواستم حقایقی را در قالب وصیتنامه بنویسم، شاید جوانان بیشتر به حقایقی که در اطرافشان می‌گذرد و وجود دارد توجه داشته باشند. قدر این امام و رهبر را بدانید، زیرا اگر خدای ناکرده از این نعمت بزرگی که خداوند نصیبمان فرموده، قدردانی و پیروی از او نکنیم، خدای تبارک و تعالی بر ما غضب نموده و افرادی چون صدام یزیدهای به ظاهر انسان را بر ما مسلط می‌کند. باشد که سپاسگزار این نعمت الهی باشیم.

خداوندا! می‌دانم که در طول زندگی‌ام گناهان زیادی مرتکب شده‌ام و لکن تو با فضل و کرمت، یقیناً آنان را نادیده می‌گیری. خدا را شکر که توانستم به جبهه بیایم و بعد از مدتها کاری درجهت خشنود شدن خدای تبارک و تعالی انجام دهم. به امید پیروزی نهایی حق بر باطل و کفر جهانی.

اکنون پیامی برای خانواده‌ام:

مادر عزیز، پدر گرامی، اگر شهید شدم و جنازه‌ام بدست شما نرسید به یاد پدر و مادرهایی باشید که جوانشان مفقودالاثر شده است. مادر! فراموش نمی‌کنم که خودت می‌گفتی، موقعی که من کودک بودم، نذر کردی که من سرباز امام زمان(عج) بشوم، حال که توفیق یافته‌ام در جبهه باشم و اگر توفیق شامل حالم شد در حمله شرکت کنم، از برکت همین نیت پاک شما بوده است. بنابراین بدان که اگر شهید شدم، خداوند نذر شما را به نحو احسن قبول کرده است.

پدر گرامی، می‌دانم که اگر داغ جوان را دیدی، در مصیبت صبرداری و به امام حسین(ع) اقتدا خواهی کرد، که در یک روز چه مصیبت‌ها را تحمل نمود، اما راضی بود به رضای خداوند. پدرجان، مقدار پولی که دارم صرف امور خیریه کنید. (اگر شد تمامی آن را). برادرم احمد، شغل حساسی داری، سعی کن که به خوبی انجام وظیفه نمایی، زیرا نسل آینده ایران اسلامی بدست شما مربیان است. برادرم مجید، به پدر کمک کن و سعی کن که اوقات خویش را بی‌خود تلف نکنی، نماز را فراموش نکن، زیرا در آخرت، اول فریضه‌ای که به حسابش می‌رسند همین نماز است، اگر نماز قبول بشود، دیگر اعمال انسان نیز قبول خواهد شد و میزان اینکه چه مقدار کار خیری در نزد خداوند قبول بشود به همان اندازه است که نمازت مورد قبول خداوند باشد. از تمامی دوستان و آشنایان می‌خواهم که مرا حلال کنند. به امید اینکه خداوند مسلمین را به شماتت کفار مبتلا نسازد و مکر منافقین را به خودشان برگرداند. اگر شهید شدم مرا کنار قبر برادرم دفن کنید.

خدا نگهدار

صمد سرپوش



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :