نوشتهها
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید شهباز بیگی
در تاریخ ۱۳۴۵/۱۱/۱۰ در روستای بسترم سوم از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز میان خانوادهای متدین و مسلمان، کودکی چشم به جهان باز کرد که پدر نام او را «شهباز» نهاد. گویی روزی را میدید که این شهباز بلندپرواز آسمان اسلام باید در پهندشتهای جمهوری اسلامی ایران در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی بر جغدان شبپرست بتازد و توطئههای آنان را در مقابله با اسلام ناب محمدی (ص)، در نطفه خفه کند. شهباز از کودکی پرجنبوجوش و پرتلاش بود. دوران کودکی را با شادابی و تحت هدایت و حمایت پدر و مادر مهربان خود سپری کرد. برای آشنایی با معارف دینی و بشری، راهی دبستان برزگران روستای بسترم شد و تحصیلات خود را تا سوم ابتدایی ادامه داد. مشکلات خانوادگی و محرومیت روستا، توفیق ادامه تحصیل را از او گرفت و با تأسی از پدر به کار و تلاش در عرصه کشاورزی پرداخت. چون یاری مهربان و عصایی قابلاعتماد در کنار پدر قرار گرفت و در تأمین معاش بار دوش او را سبک کرد.
آنگاهکه نوجوانی دوازدهساله بیش نبود، شعلههای ستم نهضت اسلامی شعله کشید. او نیز در کنار مردم حقطلب با نوشتن شعارهای مذهبی و انقلابی و پخش عکسهای امام خمینی به جمع مبارزان پیوست. پس از پیروزی انقلاب نیز با تمام توان به حفاظت از دست آوردهای انقلاب برخاست و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرد.
شهباز، جوانی مهربان، انساندوست و صبور بود. هیچگاه برای چشمداشتی و یا دریافت مزدی دست همکاری و دوستی بهسوی دیگران دراز نمیکرد، بلکه همیشه بهعنوان یک غمخوار در کنار دوستان و آشنایان بود. شرکت در امور خانه و کار کردن را دوست میداشت و خستگی کار باعث نمیشد که به دیگران احترام نگذارد. رفتار توأم با احترام وی با مردم روستا خاطرهای است که در هر کوی و برزنی، روستائیان بسترم از او به خاطر میآورند و بانام نیک از او یاد میکنند.
شرارههای خانمانسوز جنگ تحمیلی صبر و تحمل او را ربوده بود. برای دفاع از حریم مقدس کشور اسلامی ایران با شور و شوق فراوانی به ستادهای اعزام مراجعه میکرد و گاهی با التماس از پدر و مادر خود میخواست او را در اعزام به جبهه یاری کنند و مشکل کمی سن را با اعلام رضایت خود برای ستاد اعزام حل کنند. سرانجام آرزوی او به تحقق پیوست و با پوشیدن لباس سبز خدمت به جامعه اسلامی، بهصف مجاهدان جانبرکف سپاه پیوست و باانگیزه دفاع از اسلام و وطن و اطاعت از امر امام و مقتدای خود به گردان همیشه پیروز کمیل پیوست. بهعنوان کمک تیربارچی، دلاورانه و عاشقانه بهسوی جبهههای نور علیه ظلمت شتافت و به نبرد با متجاوزان بعثی پرداخت. شهید بیگی، درمجموع سه بار به جبهه اعزام شد و بهعنوان تکتیرانداز در عملیات والفجر ۸ ـ جبهه فاوـ و در عملیات خیبر ـ جزیره مجنونـ دلاورانه جنگید. پدرش که از همسنگران وی بود، میگوید: شهباز به خاطر اینکه مدت ۱۹ ماه مرتباً در خط اول جبهه بود، از طرف فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سردار محسن رضایی) بهعنوان تشویقی، به ایشان هدایایی شامل: سکه و وسایل منزل دادند و همچنین بهافتخار درجه پاسداری نائل آمد. ۱۳۶۴/۳/۱۱ برای آخرین بار، درحالیکه به پدرش گفته بود که این بار شهید خواهد شد؛ مشتاقانه با دیگر همرزمانش عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۷ در عملیات والفجر ۸ ـ جاده فاو ـ امالقصرـ تنها ۶ روز پس از شهادت برادرش (شهید جمعه بیگی) به شرف شهادت نائل گردید و به آرزوی دیرین خود دستیافت. پیکر مطهرش پس از ۱۲ سال مفقود بودن، توسط گروه تفحص کشف و در گلزار شهدای روستای بسترم به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش جاوید
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید شهباز بیگی
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید جمعه بیگی
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید سید محمد حسینی
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید قاسم دمیری
بیشتر »