نوشتهها
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید قاسم زردشت
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که:
کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت
چرا به دانه انسانیت این گمان باشد
کدام دل فرورفت و پـــر برون نــامد
چاه یوسف جـان را چرا فغان باشد
دهان چو بستی ازاین سوی آن طرف بگشا
کههای و هوی تو در جو لامکان باشد
قاسم، سال ۱۳۴۸ در میان خانوادهای متدین و اهل عبادت، در شهرستان نیریز چشمان زیبایش را به جهان خاکی گشود. با گذشت دوران طفولیت، در هفتمین بهار زندگی تحصیلات خود را در مدرسه حضرت سجاد (ع) شروع کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه دکتر مفتح به پایان برد. دوره متوسطه را در هنرستان شهید باهنر آغاز کرد و با موفقیت به اتمام رساند. قاسم با جدیت و تلاش در همه کارها وارد میشد و عمل میکرد. از زندگی پر زرقوبرق بیزار بود و بسیج و زندگی بسیجی را دوست میداشت. از دوران کودکی به نماز اول وقت مقید بود و از مقام ولایتفقیه فرمانبرداری و اطاعت میکرد.
با تشکیل شجره طیبه بسیج، به عضویت پایگاه مقاومت مسجد جامع مهدی (عج) درآمد و همزمان عضو انجمن اسلامی هنرستان شهید باهنر شد. وی در کنار درس خواندن، کار هم میکرد، چون پدرش در آن زمان برای کار به خارج از کشور رفته بود، مسئولیت همه کارهای خانه و کارهای کشاورزی نیز به عهده ایشان بود. باوجود سن کمی که داشت، تمام کارها بر دوش او بود و تمام وظایف یک مرد خانه را بهخوبی انجام میداد. در کنار انجام امور زندگی مصمم بود که به جبهه برود، لکن به دلیل کمی سن نتوانست به جبهه برود. در میان بسیجیان برای به دست آوردن آمادگی رزمی، ۱۳۶۴/۱۱/۱۵ در رزمایش (مانور) فجر شرکت کرد و در همان رزمایش نیز جام شهادت را نوشید. پیکر مطهرش در میان ناله یا حسین (ع)، یا حسین (ع) یارانش در گلزار شهدای نیریز به خاک سپرده شد.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید قاسم زردشت
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد جعفر زردشت
- زندگینامه آزاده محمد علی زردشت
بیشتر »