نوشتهها
شهدا سال ۶۴ -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
چه زیباست لحظهای که تفنگ از زمین کنده میشود و به سوی دشمن نشانه میرود. چه زیباست لحظهای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت میگیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود میغلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب میشویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت میرویم و به سوی تو پرواز میکنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان کربلا سوگند میدهم که شهادت، این شربت معنوی را نصیب ما بگردان.
اگر بخواهم از جبهه و جنگ برایتان بنویسم، وقت زیادی میخواهد و فکر بشر توانایی نوشتن این همه ایثار و جانفشانی را ندارد. فقط میگویم زمانی که انسان در میدان مبارزه قرار میگیرد و رزمندگان و شهیدان را میبیند که چگونه سختترین موانع و بلندترین قلههای صعب العبور را فتح نموده و سپس به سوی معبود پرواز مینمایند، انسان شرم دارد که سربلند کرده و به آن قلههای پیروزی نظر کند. آنها کجا و ما کجائیم. همسرم در مقابل سختی و ناملایمات صبر کن و فقط به فکر خدا باش که همه چیز از اوست.
چه کنم؟! مسئولیت شیعه بودن و بار خون شهیدان و عزیزان مرا بر آن میدارد که برای حرمت شهادت، علی(ع) و فرزندان عزیزش، بخصوص سرور شهیدان حسین(ع) فریاد بزنم که در راه او فدا میشویم. تو ای همسرم و صادق فرزندم و پدر و مادرم. خواهر و برادرم، همه چیزمان در این سوختن و فنا شدنمان میباشد.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۴ -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
- کلیات عملیـات ثامـن الائـمه(ع)
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید مجید محمدزاده
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید غلامرضا کاتوزیان
بیشتر »