فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۴ -وصیتنامه شهید مرتضی مدلول

بسم‌الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون.

مپندارید کسانی که درراه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند.

با سلام و درود به پیشگاه امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی. با درود بی‌کران به شهیدان راه حق و آزادی که با نثار خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کردند. با سلام و درود بر مجروحین، معلولین و اسیران که هرکدام با اهدای خون خود، یا قسمتی از اعضای بدنشان، اسلام را یاری نمودند. با سلام و درود بی‌پایان بر خانواده‌های شهدا که این‌چنین فرزندانی تربیت نموده و درراه خدا فدا کردند. همان‌طور که امام عزیزمان فرموده: «شما خانواده‌های شهدا چشم‌وچراغ این ملتید.» خدایا! تو را شکر می‌کنم که به من نیرو دادی که بتوانم همچون سرورم حسین بن علی (ع) درراه اسلام قدمی هرچند کوتاه بردارم. از تو سپاسگزارم که در چنین خانواده‌ای تربیت شدم که توانستند به نحو احسن راه حق و اسلام را به من نشان دهند. بار خدایا! بنده حقیر با کوله‌باری از گناه و معصیت به درگاهت روی آوردم. مرا بپذیر و گناهانم را ببخش که من پناهگاهی جز تو ندارم و ترا شکر  می‌کنم[‌ که شهادت را نصیب من کردی.

حال گرچه کوچک‌تر از آنم که بتوانم پیامی برای ملت شهیدپرور و همیشه درصحنه ایران بدهم، ولی به‌عنوان یکی از فرزندان این سرزمین، به شما سفارش می‌کنم که امام را تنها نگذارید و همیشه پیرو ولایت‌فقیه باشید و جبهه‌ها را فراموش نکنید. مسئله جنگ را یک مسئله کوچک به‌حساب نیاورید. رفتن به جبهه واجب کفایی است. به گفته امام عزیزمان، «جنگ، جنگ است و عزت و شرف ما درگرو همین مبارزات است.» امروز واقعاً این جوان‌ها هستند که باید مسئله جنگ را حل کنند.

در آخر، پیامی برای خانواده خویش دارم: پدر و مادر عزیزم، می‌دانم که زحمت‌های زیادی برای من کشیده‌اید، این را هم می‌دانم که در مدت زندگی‌ام چیزی جز مزاحمت و ناراحتی برای شما نداشتم. امید داشتم که بتوانم روزی زحمات شمارا جبران کنم، ولی حال که مسئله جنگ در میان است، این وظیفه ما جوان‌ها است که بپا خیزیم و از اسلام دفاع کنیم. امیدوارم که مرا ببخشید و حلال کنید. خواهش دیگرم این است: در مرگ من هیچ گریه نکنید که باعث ناراحتی من می‌شود و باعث خوشحالی دشمنان. از شما می‌خواهم که هر وقت به یاد من افتادید، دست‌هایتان را بلند کنید و خدا را شکر کنید که توانستید امانتی را که خدا به شما سپرده بود، به نحو احسن تربیت نموده و به صاحب اصلی‌اش برگردانید. از شما برادران مهربانم می‌خواهم که مرا ببخشید و هیچ ناراحت نباشید و در شهادتم هیچ‌گونه گریه نکنید. از برادرم حسین می‌خواهم که برای من از تمامی دوستانم حلالیت بطلبد و طلب آمرزش کند. اگر امانتی از دوستانم پیش من بوده به صاحبانش بدهد. از شما خواهرانم می‌خواهم که زینب‌وار باشید و در مرگ من هیچ نگران نباشید، هر وقت به یاد من افتادید به یاد زینب (س) باشید که حسین (ع) را از دست داد. از اقوام و خویشان می‌خواهم که اگر از دست این بنده حقیر ناراحتی دیده‌اند، مرا حلال کنند و خواهشم از دوستانم این است که در این مدت دوستی، هر خوبی و هر بدی از دست بنده حقیر دیده‌اند، به‌خوبی خودشان، مرا ببخشند و حلال کنند و از یکدیگر برای من طلب آمرزش کنند. از دوستانم می‌خواهم که اگر امانتی پیش من دارند به برادرم حسین مراجعه کنند و بگیرند. متشکرم.

والسلام

التماس دعا

خداحافظ ای دنیا ۱۳۶۴/۴/۱۲

امام را دعا کنید مهدی را صدا کنید

 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :