نوشتهها
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین دمیری
آفتاب ۱۳۴۵/۴/۱ طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری ازسرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در ششسالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر در کارهای کشاورزی و امور مزرعه گام برداشت و تلاش فراوانی نمود. کشاورزی تقریباً اکثر اوقات او را پر میکرد و کمتر فارغالبال از کار بود. چنانچه فرصتی مییافت، به دیدار دوستان و آشنایان میرفت و یا به مطالعه در احکام دین اهتمام میورزید. اخلاق نیکوی او و متانت و وقارش زبانزد خاص و عام بود. انسانی مقید به احکام الهی و احترام گذار نسبت به والدین و بزرگترهای خود بشمار میرفت.
۱۳۶۴/۹/۵ مشمول خدمت نظاموظیفه شد و لباس مقدس سربازی را به تن کرد. پس از طی دوره آموزش نظامی، جهت خدمت به کشور اسلامی، راهی مناطق جنگی شد و در کنار سایر رزمندگان به دفاع از اسلام پرداخت. آخرین مرتبه که به مرخصی آمد پسرعمویش هادی به شهادت رسیده بود.
پدرش میگوید: به او گفتم: پسرم اگر میتوانی خودت را بهجای نزدیکتری منتقل کن تا خیال ما آسوده باشد. گفت: نه! من باید انتقام خون پسرعمویم را بگیرم. بعد از اتمام مرخصی راهی جبهه شد. جمعی تیپ ۴۶ الهادی بود و با سمت تخریبچی در منطقه خدمت میکرد. حاج حسین هنگام آموزش دریایی در تاریخ ۱۳۶۶/۲/۴ مرکب سواریاش (قایق) در آبهای خروشان واژگون شد و در میان امواج خروشان دریا به دریا پیوست و جاودانه شد. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای چاه سرخ و باگذشت ۲ ماه از خاکسپاری پسرعمویش هادی، به خاک سپردند.
روحش شاد و یادش گرامی باد
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین دمیری
- شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید حسین دمیری
- شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید هادی دمیری
- شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین (حسن) فیضآبادی
بیشتر »