نوشتهها
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز
این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز
بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد.
طفل نوپای خانواده پس از گذراندن ۶ سال از عمر خود به خانه دوم خود یعنی مدرسه فرهنگ اسلامی پا نهاد. دو سال اول آموزش علم و تربیت را در این آموزشگاه سپری و سه سال آخر دبستان را در مدرسه دکتر شریعتی به پایان برد. سپس وارد مدرسه راهنمایی شهید مفتح شد. پس از پایان دوره راهنمایی در هنرستان شهید دکتر باهنر ثبتنام نمود. در فضای روحانی هنرستان که در حقیقت محیط رشد فکری شهدای گرانقدر و اندیشمندی چون شهیدان عباسی، مستفیضی، تواضع، صفایی، نبیای و دیگر مجاهدان شهید بود. همراه با تلاش درسی به کوشش و همت جهت خودسازی و تحول درونی خویش پرداخت و همگام با پاکسیرتانی همچون شهیدان: فرهنگ زردشت، اکبر ربیعی و محمد ثواب و دیگر همکلاسان مؤمنش در تجلی انقلاب و طرح خط امام در هنرستان فعالیت نمود. در راهپیماییها و مجالس، علمدار هر میدانی بود. او عضو خستگیناپذیر انجمن اسلامی هنرستان و در کنار تحصیل، تعبد و در کنار مدرسه، مسجد را قرار داده بود. روز را در مدرسه و شب را در مسجد جامع کبیر در اندیشه زیستنی بود که رضایت خداوند در آن باشد و بس. او ازنظر اخلاقی به کمالی درخور سن خویش رسیده بود و لبخندی که همواره بر لب داشت نشانگر خُلق نکو و اخلاق پسندیدهاش بود. او سال چهارم رشته برق را میگذراند و به تحقق آمال و آرزوهایش نزدیک بود تا در آیندهای نهچندان دور به سنگر علم و دانش یعنی دانشگاه وارد شود؛ اما عرفان مقدسی که اندیشه حمید را در برگرفته بود، آیات الهی را در ژرفای قلب پاکش جا داده بود. او تنهایی امام خویش را بر خود گران دید و صحنه رزم و مصاف بایزیدیان را در عنفوان جوانی برگزید و ازآنجاکه در پیشگاه پروردگار، بندهای شایسته بود؛ در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۹ برای اولین بار عازم جبهههای حق علیه باطل شد و خدایش سعادت شرکت در عملیات کربلای ۵ را به او عطا فرمود. دفترچه خاطرات مختصرش تنها هفت روز از ماجرای جهادش را منعکس ساخته است و در سحرگاه ۱۷ دیماه راهی خطوط مقدم گردیده و همدوش با دلاوران لشکر المهدی (عج) و گردان کمیل به قلعوقمع یزیدیان پرداخت. تا اینکه در بیستم دیماه سال ۱۳۶۵ به خون نشست و پیکر مطهرش همراه همرزم عزیزش فرهنگ زردشت در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۸ در بستر خاک در جوار شهیدان در گلزار شهدای نی ریز آرمید.
روحش شاد و نامش جاودان
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید اکبر ربیعی
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید فرهنگ زردشت
- شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید محمد جواد توکلی
بیشتر »