نوشتهها
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید حسین تاج
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی
عراقی همدانی
در یک روز گرم ماه مرداد از سال ۱۳۴۸، گرمای دلانگیز وجود سید حسین تاج در میان خانوادهای فرهنگی و مذهبی، رنج گرمای تابستان را به شیرینی بدل کرد و روستای مشکان شاهد تولد فرزندی از ذرّه پیامبر اسلام (ص) گردید. ششمین بهار عمرش را پشت سر گذاشته بود که بازیهای کودکانه را کناری نهاد و راهی مدرسه شد. تحصیلات دوران ابتدائی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی با موفقیت چشمگیر به پایان برد. محیط فرهنگی خانواده تأثیر زیادی در موفقیت وی در دوران تحصیل داشته و او را با آدابورسوم اسلامی و اجتماعی پرورش داده بود. خوشرفتاری با دوستان، معلمان و همکلاسیهایش و جدیت در فراگیری درسها باعث شده بود تا همه از نحوه برخورد او راضی و خشنود بودند. خوشبرخورد و گشادهرو بود و سعی میکرد در همه حال رضایت دیگران را جلب نماید. تواضع و ادب در مقابل پدر و مادر و احترام به بزرگترها از خصیصههای اخلاقی وی بود. اوقات فراغت را در بسیج و با فراگیری فنون نظامی و پاسداری و حراست از شهر، در بسیج میگذراند. اُنس با قرآن داشت و در انجام عبادات و انجام فرایض دینی همیشه پیشتاز بود. برای ادامه تحصیلات متوسطه از روستا به شهر نیریز مهاجرت نمود و در دبیرستان شهید بهشتی (شعله) به تحصیل پرداخت. سال اول دبیرستان، اولین حضورش در جبهه را ـ به مدت دو ماه و شش روزـ در گردان همیشه پیروز کمیل تجربه کرد؛ و آن زمانی بود که برادر پاسدارش نیز همدوش وی در مقابل تجاوز مزدوران آمریکایی ایستاده و مردانه میجنگید. برای بار دوم نیز به مدت سه ماه و پنج روز در گردان کمیل حضور یافت.
همسنگرانش نقل میکنند: بچههای گردان دوست داشتند که همیشه سید حسین در جمع آنها باشد. در هر سنگری که میرفت، سایر رزمندهها نیز در آنجا جمع میشدند و به گفتار شیرین و قصههایی که از پیامبران (ع) تعریف میکرد گوش میدادند.
سال دوم دبیرستان بود که برای سومین بار عازم جبهه شد و در لشکر ۱۹ فجر حضور یافت. یک ماه پس از حضورش در وادی سبز عشق، ۱۳۶۵/۲/۲۴ هنگامیکه تا آخرین قطره خون خود در مقابل دشمن پایداری کرده بود، جام شهادت را از شاهد عشق دریافت نمود و در بیابان شرهانی جان در ره معشوق نهاد. پیکر مطهرش در گلزار شهدای مشکان به خاک سپردهشده است.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید حسین تاج
- شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید غلام حسین داوطلب
- شهدا سال ۶۳ -زندگینامه شهید عبدالحسین خلیلی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید رضا زینل پور
بیشتر »