نوشتهها
ازدواج نامه ای از عهد قاجارییکی از نشانههای دیرینگی فرهنگ و تمدّن یک کشور و در مقیاس کوچکتر یک شهر و آبادی، وجود آثار و یادمانهای فرهنگی متعلّق به هزارهها و سدههای پیشین در آن کشور یا شهر و آبادی است.
یادمانهای تمدّن و فرهنگی، گونههای متفاوت دارند؛ در حوزهٔ فرهنگی و در قلمرو کشور ما، دست نویسها (نسخههای خطی) پوست پارچه و گچنوشتهها در شمار ارجمندترین یادگارهای نیاکان ماست که شوربختانه بخش بزرگی از آنها در گذر زمانه به سبب غفلت و کوتاهیِ ما، از بین رفتهاند و بخشی را سوداگران این گونه مواریث به سرزمینهای غربت بردهاند و تنها اندکی از آنها با تمام نامهربانیها و ناجوانمردانههای روزگار در زادبوم و در میان مردم خود، غریبانه ماندهاند. شناخت و پاسداری از این یادمانهای گرامی، خویشکاری دوستداران فرهنگ ملّی و بومی است.
در نوشتار حاضر یکی از این یادگارهای فرهنگی شناسانده میشود. این یادمان، پیماننامهٔ زناشوییای است که درسال ۱۲۵۴ مهشیدی (صدوهشتادسال پیش) درنیریزنگاشته شدهاست.
این پیماننامه دارای دو قسمت است؛ قسمت اصلی آن متن پیوندنامه است که پانزده سطر دارد و به خط نسخ نوشته شدهاست. قسمت دیگر، حواشی متن است. حاضران در مجلس عقد، باعبارات تازی کوتاه ونقشمُهرخود دراین حواشی، به انعقاد پیمان زناشویی میان «طوطیجانبیگم»و«حاجی ملا محمد اسماعیل»گواهی دادهاند. نام وعبارت پارهای از حاضران در این مجلس عقد چنین است: المجلس العقد الشریف؛ حضار: بسم الله نعمالامر کما رقمو سطر حررّها لاقل العبد لطفالله(۱) n بسم الله، بالمناکحه المیمونه علیالمهرالمعلوم حسبما رقم یشهدُ العبدُ الاثیم ابنمرحوم غلامعلی .n هوالله الموفق والمعین، بالمزاوجه الدائمیه و المناکحه المبارکه اللازمیه، حسب ما رقم و نهج ما رسم منالصداق و الشرط المزبور یشهد العبد الاقل ابن اخند (ظ: آخوند) ملاغلامعلی n عالیجناب ملا محمد علی طبیب خلف مرحوم ملامحمدحسین n عالیشأن معلّی مکان علی رستاقی نایب بلد.
متن پیماننامه ادیبانه نوشته شده است و در آن آرایه های ادبی سجع و گونههای جناس جلوهگری دارند. بسامد واژههای تازی در این پیماننامه مانند انواع دیگر نوشتهای ادوار پیشین بسیار است و آیهای از قرآن مجید و سخنی از پیامبر(ص) دربارهٔ ازدواج، متن را آراسته است.
عبارتِ هوالمؤلف بینالقلوب، در زمرهٔ زیباترین و سزاوارترین عباراتی است که برای چنین متنهای مبارک و فرخندهای میتواند برگزیده شود.
تصویر این عقدنامه را که در اصل بر روی پارچه نوشته شده است، فرهیختهٔ بزرگوار جناب آقای سیدمحمدحسن علوی که سایهاشان بر سر ما پاینده باد، در اختیار نگارنده قرار دادهاند، سپاسگزار همیشگی معظم له هستم.
هو المؤلف بین القلوب
حمد و ثنای تازه که روایحِ روحافزای آن چون انفاس نوعروسان چمن چهره گلزار را طراوت افزاید و ستایش بیاندازه که لآلی فیضبخشایِ آن گلشن حُسن جمال حجلهنشینانِسراپرده بهار را زیب و زینت نماید علیِّ اعلایی را سزاست که عالم را به زیباترین صورتی آراست و طاووس فلک را به تراصیع جواهرِ زواهر پیراست و درودِ خجسته ورودِ عنبرآمیز، نثارِ مرقدِ مقدّسِ رسولِ صفی که غرض از توالد و تناسل ظهورِ وجودِ فایضالجود آن حضرتِ با رفعت است و آل اولیالافضالِ او سید انام که افضل ایشان امام الاتقیاء و اعظمالاصفیاءالمتشرف به ازدواج خیرالنساء فاطمهالزهراء والمخاطَب به خطابِ: «انت منّی بمنزله هارون من موسی»، علیِّ مرتضی علیه صلواه والسلام است. اما بعد غرض از صورت نگاریِ این صفحهٔ دلگشا و چهرهآراییِ این صحیفه فرحبخشا که از حُسنِ معنی طعنهزنِ لوح جبین خوبان دلکش و از حروف و نُقَط خدّ و خالش رشک حورانِ پریوش است آن است که در بهترین وقتی از اوقات و نیکوترین ساعتی از ساعات به مضمونِ کلام بلاغت مشحونِ: «فانکحوا ما طاب لکم منالنساء مثنی و ثلاث و رباع» وترغیبِ نبوی و ترهیب مصطفوی: «النکاحُ سنّتی و مَن رغب عن سنّتی فلیسَ منّی» واقع شد عقد مناکحه مبارکه دائمه صحیحه و مزاجه صریحه میمونه طیبه جازمه فیما بین عالیجنابِ صلاحیت مآب کهفالحاج و المعتمرین خیرالحاج حاجی مُلا محمد اسماعیل(۲) خلف عالیحضرتِ ستودهخصلت مزکّیطینت خیرالحاج حاج محمّدجعفر لاری و صبیّه رضیّه مرضیّه بالغه عاقله باکره رشیده مخدّره المسماه طوطی جان بیگم ابنه افضل الفضلاءالعالمین و قدوه العلماءالمتبحرین المدققین المتأخرین السید السند العالم العامل الباذلالوحید فیالدهر و الفرید فیالعصر سیّدنا و مولینا [...] بصداق میمنت طباق قدره و عدّه مبلغ هفتاد تومان وجه نقد از قرار ریال محمّدشاهی عددی هزار دینار که عبارت از هفتصد عدد ریال موصوف بوده باشد بر ذمه زوج مشارالیه قرار و استقرار شرعی پذیرفت که إنشاءا...الرحمن در غایت مدّت یکسال کامل تنخواهِ معادلِ آن یا خودِ وجهِ مزبوره در وجهِ زوجه مذکوره معظّمه مهمسازی نماید فصار مناکحه صحیحه شرعیّه و مزاوجه صریحه ملیّه علی قانونِ شریعه المقدّسه النبویه المصطفویه علی هاجرها الاف الوف الثناء و التحیه وکان ... فیاربعشهر... سنه ۱۲۵۴.
پینوشت:
۱- لطفالله مجتهد استهبان که وقفنامهٔ مدرسهٔ خان نیریز به خط اوست.
۲- حاجیمحمداسماعیل پدر حاجیمحقق استهبانی است. حاجی محقق پدر شیخالمحققین استهبانی است.
(با سپاس از امام جمعهٔ محترم نیریز، آیتالله سیدمحمد فقیه زیدفضله)
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: هفته نامه عصر نی ریز / شماره 522 / 14 مهرماه 1392
- نویسنده/گردآورنده: دکتر مختار کمیلیعضو هیئت علمی دانشگاه رفسنجان
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1393/2/29
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- ازدواج نامه ای از عهد قاجاری
- شاهسَوَنهای فارس (قسمت اول)
- شاهسَوَنهای فارس (قسمت دوم)
- واگذاری قنات های بایر کوشکک آباده طشک
بیشتر »