نوشته‌ها

بازار ملکی دوزهای نی ریز

یکی از بازارهای معروف نی‌ریز که اکنون دیگر نشانی از آن یافت نمی‌شود، بازار ملکی دوزها بوده است. این بازار در ضلع شمال شرقی میدان مرکزی نی‌ریز و در نزدیکی کاروانسرای سروی قرار داشته. هم اکنون معدود مغازه‌های بازار که در گذر ایام هنوز پابرجا هستند، تبدیل به انبار شده و دیگر کسی درِ آن‌ها را برای کسب و کار نمی‌گشاید. اطلاعات زیر از مصاحبه با حاج احمد نبیئی که قبلاً شاگرد ملکی دوزی بوده، و همچنین مشهدی گرامی کرمی که تنها ملکی دوز باقی مانده در این بازار است گرفته شده. البته مشهدی گرامی کرمی به علت نبود تقاضا، اکنون دیگر ملکی نمی‌دوزد و به دوخت مشک آب و  «دَلو» (کیسه ای که برای برای آب کشی از چاه و حفر چاه کاربرد دارد) مشغول است.

*****

جای منبع آب فعلی (ضلع شمال شرقی میدان مرکزی نی‌ریز) میدانی بود که یک درخت توت بزرگ و سقاخانه‌ای در آن بود. همین‌جا در اول بازار ملکی دوزها، مسجدی بود که اکنون در حال بازسازی است.

صفایی که بازار داشت، هیچ جا نداشت. وقتی وارد آن می‌شدی، شلوغ بود و پررونق. ۲۴ دکان و حجره بود؛ دو ردیف ۱۲ تایی. آن‌قدر رونق داشت که در هر دکان چند نفر کار می‌کردند. بازار همیشه شلوغ و البته  تمیز بود. صبح تا صبح آب‌وجارو می‌کردند. مغازه‌های هرسی باصفا بود و موقع نماز که می‌شد اذان می‌گفتند. این بازار بسیار پررونق بود، قلب شهر بود و هر کس می‌خواست زن بگیرد، اگر می‌گفت من شاگرد ملکی‌دوزی هستم، سریع به او زن می‌دادند و خلاصه ابهت و اعتبار زیادی داشت. آن زمان (حدود ۶۰ سال پیش) ملکی جفتی ۲ یا ۳ تومان بود و کارگر روزی ۵ ریال. هر ملکی‌دوز هم روزانه با کمک شاگردش حدود ۴ ملکی می‌دوخت.

کاسبانی که در این میدان کار می‌کردند آقایان حاج یوسف فرهمند و چند نفر چلنگر (قفل‌ساز) ازجمله آقایان حاج فرج‌ا... و حاج غلامرضا داودی بودند که افرادی متدین و مورد اعتماد همه بودند. روبه‌روی درِ همین مسجد، یک کاروانسرا مشهور به کاروانسرای کهنه پشت مغازه‌های ضلع غربی بازار ملکی دوزها قرار داشت که چهار دور آن حُجره بود. می‌شود گفت یک نوع بازار مثل کاروانسرای سروی که محل بارانداز استهبانی‌ها که پیله‌وری هم داشتند، بود. آن‌ها با چهارپا انگور و پشم و... می‌آوردند می‌فروختند و دوباره ازاینجا جنس می‌خریدند و به استهبان می‌بردند. کلاه مال‌ها (نمدمال‌ها) هم که اکثراً استهبانی بودند، در همین‌جا کار می‌کردند. آن‌ها این نمدهایی که چوپان‌ها تنشان می‌کردند و نمدهایی که زیر فرش می‌انداختند (تخته نمد) می‌ساختند. «روبار» یا «رووار» ها را خانم‌ها در خانه می‌بافتند و جفتی ۲ تا ۵ ریال به ملکی‌دوزها می‌فروختند. کف مَلکی، لاستیک و دورش هم چرم‌هایی از پوست گاو بود. نخ‌هایش را هم با موم و عسل می‌مالیدند تا سفت و محکم شود. یک نوع دیگر را هم که کف چرمی داشت و به آن «گیوه» یا «شیوه» می‌گفتند، عده‌ای «شیوه‌کش» در محله (کوی امام مهدی کنونی) درست می‌کردند که استادکارهای مخصوص خود را داشت. جلو و عقب آن ضخیم‌تر و از جنس پوست گاو بود که کنار هم می‌کوفتند و درست می‌کردند. گیوه، گران‌تر از ملکی بود و اعیان‌ها و ثروتمندان آن را می‌پوشیدند.

مشهدی الیاس محسنی، مشهدی حبیب نبیئی، مشهدی حبیب خاکساری، حاج احمد خاکساری، مشهدی مصطفی یعقوب پور (پدر شهید یعقوب پور)، حاج امیر غفار نژاد، حاج فضل‌الله... گرگین (کیخسروی)، حاج اصغر حمیدی، حاج تقی حمیدی، شیخ حسن سمیعی، حاج محمد راغب (پدر شهید راغب)، حاج محمد افتخاری، کربلایی میرزاحسن فرقانی، مصطفی و رجب یعقوب پور، مشهدی مهدی هور (دلاوران)، سیدمحمد بینش، قنبر بصیری، کربلایی حیدر، رضا بیرون، شیخ حسن عابدی، اکبر مولا زاده، حاج درویش فرودی، حبیب پیر زاده، محمد و خلیل منادی زاده، و سید یحیی حسینی از ملکی‌دوزهای قدیمی نی‌ریز بودند.

آن زمان ملکی جفتی ۱۲ ریال بود، بعدازآنقلاب ۱۷-۱۶ هزار تومان شد و حالا بالای یک‌صد هزار تومان است. 

ملکی تخت پارچه‌ای (تخت لت‌های) همیشه گران‌تر از تخت لاستیکی بود و نحوهٔ درست‌کردن آن به این شکل بود که پارچهٔ آن را  شیوه‌کش‌ها درست می‌کردند. بعد چندلایه پارچه را به‌صورت  نوار نوار روی‌هم و کنار قرار می‌دادند و حسابی می‌کوفتند و سپس دورش را داغ و سوراخ می‌کردند. این کف‌ها معروف به «شیوه»  بود. بعدازآن چرم گاو را به‌صورت نوار چیده و دور ملکی می‌گذاشتند که به آن  «کمر ملکی» می‌گفتند و دولایه بود. به‌وسیلهٔ این چرم، «شیوه» و «روبار» (پارچه بالایی ملکی) به هم وصل می‌شد.

پاشنهٔ آن‌هم از چرم قرمز گاو بود که بزرگ‌تر بود و باعث می‌شد پشت ملکی محکم‌تر و قشنگ‌تر شود. قسمت کناری پا را هم «بغلک» می‌گفتند که آن‌هم از چرم بود. 

بعد از دوختن ملکی، کمر آن پرداخت می‌شد تا چرم اضافی بریده و زیباتر شود. دورش را هم کتیرا می‌زدند تا خشک  نشود.

ملکی‌ها در اندازه‌های مختلف دوخته می‌شد و قالب‌های آن بزرگ و کوچک داشت، قالب‌ها شامل سه‌تکه چوب به نام‌های قالب، پاشنه قالب و میان قالب بود. 

آن زمان ملکی‌دوز زیاد بود و همهٔ ملکی موردنیاز شهر در این بازار تولید و حتی از نی‌ریز به‌جاهای دیگر هم صادر می‌شد. 



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: برگرفته از هفته‌نامه عصر نی‌ریز، شماره‌های ۵۴۷ تاریخ ۱۳۹۲/۹/۱۰
  • نویسنده/گردآورنده:
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1393/5/20

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :

* هیچ موردی پیدا نشد...