نوشتهها
عمّان شاعر اهل بیت - بخش دوم: آثاربخش نخست این مقاله را اینجا بخوانید
۲. آثار عمان
۲-۱ جغرافیای نیریز
ظاهراً عمان به جز دیوان، کتابی در جغرافیای نیریز داشته است. عمان چنانکه گفته شد، اهل سیر و گشت بوده و بخشی از عمر خود را در مسافرت گذرانده است؛ بنابراین طبیعی مینماید که وی آبادیهای پیرامون نیریز، چشمهساران و لایها و آبرودها و تنگهها و کاریزها و کوه ها و دشتهای نیریز را دیده و به تألیف کتابی در جغرافیای نیریز همّت کرده باشد.
میگویند خانم مهرنوش معانی، دختر زهرا بیگم عمّان، جغرافیای نیریز را به خانم طالب آزادی، معلم مدرسهاش امانت داده بود. با انتقال این خانم به شیراز، جغرافیای نیریز به همراه او از زادبوم خود به غربت رفت و تا امروز یاد وطن نفرموده است.
اگر امروز جغرافیای نیریز در دسترس ما میبود، فواید اقلیمی و بومی بسیاری از آن بهرهی ما میشد؛ میتوانستیم گسترهی نیریز یک سده پیش را که بیگمان بزرگتر از گسترهی کوچک شدهی امروزی است، بسنجیم؛ و احتمالاً به نامهای دیرینهتر پارهای از چشمهها و آبادیها و ... پیببریم. امید است که جغرافیای نیریز از میان نرفته باشد و با پیدایی آن دانستههای ما پربارتر گردد.
۲-۲ دیوان عمان
عمّان پیش از مرگ خود، دیوان خود را سامان داده است. در دیوان دستنوشت عمان که تصویر آن در اختیار نگارنده است، کالبدهای غزل، مسمط، ترکیببند و ترانه دیده میشود.
غزل
شمار غزلهای دیوان، ۱۵ غزل است. درونمایهی غزلها، عشق آسمانی و عشق زمینی است. در غزلهایی با آغازینهی:
چنان به دیدهی دل جاگرفته ای یارا
که نیست دیده ی دل سویِ دیگری ما را
***
بر سرم آتش هجران تو زد سودایی
که به غیر از سر کویت نتوان زد پایی
عشق آسمانی و عرفان جلوهگری دارد و در غزلهایی به مطلعهایِ:
در موسم بهاران بر طرف لاله زاری
بنشین دمی و بنشان بر دامنت نگاری
فصل نوروز وهوای خوش شیراز ونگاری
دهد ار دست بباید که غنیمت بشماری
عشق زمینی، طنّازی میکند.
زبان غزلهای عمان، تازه و معاصرِ شاعر نیست و واژهها و ترکیبات کهن بسیار درآن دیده میشود. ترکیبات و واژههایی از گونهی: کلیسیا ،گویِ غبغب، چوگانِ گیسوان، شاهدِ غَضبان، تُرکِ ختا، عود قماری و... در پارهای از ابیات غزلهای عمان، صدای شیخ بزرگوار شیراز، به رسایی به گوش میآید؛ به راستی کیست که باغزل سعدی آشنا باشد و با خواندن این بیت عمّان:
دانی چه لطف دارد بوسِ لبِ چو لعلش
ذوقی که غنچه بخشد بر بلبل هزاری
بیت شیخ شیراز را بیدرنگ فرایاد نیاورد که:
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که دربیابان بر تشنهای ببارد
چکامه
شمار چکامههای دیوان عمّان، هفت چکامه است. درونمایهی این چکامهها ستایش پیامبر و خاندان اوست. درازترین این قصاید، ۹۸ بیت دارد و «در مدح و منقبت مولی الموالی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام در فتح خیبر» است. قصیدهای ۶۲ بیتی نیز به مدح امام رضا(ع) اختصاص یافته است.
زبان چامههای عمان کهنه است و واژههای قدیمی و ترکیبهای کلیشهای آن بسامد بالایی دارد؛ اَبَر (=بر)، ایچ (=هیچ) در شمار این نوع واژههایند. با وجود این، پارهای واژههای غربی در چکامههای وی هست که «اجودان»، «پلیس»، کابینه» نمونههایی از آناند.
به جز مدح پیشوایان شیعی، گاه اندک اشارتی به اوضاع زمانه در چامههای عمان دیده میشود مانند اشاره به مفتخورانی که از جزیه لاری (احتمالاً عبدالحسین لاری)، کیسه از زر انباشتهاند.
چنانچه حالیه از پول جزیه لاری
تمام مفتخواران را پر است کیسه ز زر
مسمّط
در دیوان عمان ۱۷ مسمّط هست که به جز یک مسمّط لختهای پنج مصراعی دارند. لختهای آن مسمّط دیگر شش مصراعی است. درونمایهی این مسمّطها که عمان آنها را لائحه میخواند، مدح یا رثای پیشوایان دینی است. در پارهای از مسمّطها، لختها و گاه بیتی به مدح و دعای پهلوی نخست، اختصاص یافته که در مقایسه با مجموع ابیات دیوان، شمار آنها اندک است. این دعاگویی و ستایشهای اندک در کالبدهای غیرمسمّط نیز ریخته شده است.
اوضاع ایران نیز در یکی از مسمّطهای عمّان بازتاب یافته است. عمّان از کشمکشهای داخلی و دخالت خارجی، شکوه دارد و امیدوار است که خداوند ایران را از این نابسامانیها، رهایی بخشد:
کنون به ایران ببین کشمکش داخله
ماشطهی خارجه گشته ورا قابله
که شد ز فَرط نفاق به فتنهها حامله
مَلعَبه و مکر و ریو هی کند از وی یله
اَرجو ازین گیر و دار رهاندش کردگار
یکی از مسمّطهای عمّان با لَخت آغازی:
خیمه فرا زد ز گِل گُل ز فر فرودین
تاج به تارک نهاد به تارک یاسمین
ساق مُخَلخَل نمود ز سبزهی زُمردین
خاصیت روح داد طبیعت ماء و طین
سبحان ربی العلی ما احسن الخالقین
به پیروی و تتبّع مسمّط آوازهمند شهاب نیریزی، گفته شده است که با لخت زیر آغاز میشود:
خدیو اردیبهشت خیمه ز گل زد برون
جاءهم البیّنات لعلّهم یهتدون
کشید در باغ و راغ سپاهی از حد فزون
صبا به تاک این سخن گفت ز راز درون
و الله مخرج ما کنتم تکتمون
ظاهراً عمان به شعر شهاب چشم داشته است چه علاوه بر این مسمط، در چامهای با سرآغاز:
تو به جام تا خطِ جورکن میَم از سبوت علی علی
که شوم چوجام جهان نما زشعاع روتعلی علی
به استقبال چامهی شورآفرین ستارهی ادبِ نیریز، که آغازینهی آن چنین است، رفته است:
خنک آن نسیم عنایتی که وزد زکوت علی علی
چه خوش آن که پرده بر افکنی ز رخ نکوت علی علی
هنگامی که ستارهی عمر شهاب در سال ۱۳۰۲ خورشیدی افول میکرد، عمان ۴۳ یا ۵۳ ساله بوده است.
ترکیببند
در دیوان شاعر اهل بیت، چهار ترکیببند آمده که سه تای آنها، مربوط به رویدادهای عاشورا و پس از آن است. یکی از ترکیببندهای غمانگیز، «در مرثیهی باب الحوائج قمر بنی هاشم» است که چنین آغاز میشود:
دید عبّاس چو لب تشنگی اهل حَرَم
قد عَلَم کرد و پی رزم برافراشت عَلَم
شعله ور شد ز حَمیّت به دلش آتش غم
مَشک بگرفت و سوی آب شد آن ابر کَرَم
با ادب در بر شاه آمد و بوسید رکاب
خواست از شاه اجازت که رَوَد آوَرَد آب
ترانه (رباعی)
شمار ترانههای دیوان عمان، ۳۱ ترانه و عناوین آنها، «رباعی»، «رباعی در مناجات» و «مناجات» است. شاعر در بعضی ترانهها، از پیر نیشابور، خیام تقلید کرده است:
درویشم و اندیشه ز کس نیست مرا
این باده به نقد نقد و کوثر نسیه است
جز می به دگر چیز هوس نیست مرا
نقد آر به نسیه دسترس نیست مرا
۲-۳ اشعار غیر مدوّن عمّان
به جز اشعاری که در دیوان عماّن هست، اشعاری از وی بر سر زبان پیران نیریز جاری است که درون مایهی آنها غالباً هجو است. پارهای از این هجویات، خوشبختانه در تذکرهی سازگار مضبوط است. عمان «در هجویات ید طولایی داشته که از نظر شعری نهایت ظرافت و ریزهکاری را به خرج داده» (سازگار، بیتا: ۱۴۴).
زندهیاد سازگار دو هجویه از زشتیادهای عمان را در تذکرهی خود آورده است.
چون نگارندهی این واژهها،آهنگ چاپ دیوان عمان را دارد، از خوانندگان گرامی این نوشتار، خواهش میکند که اگر اشعاری از عمان در اختیار دارند، در دسترس بنده بگذارند، تا به نام خود آنها در دیوان چاپ شود.
به جزهجویات، عمان دستی در ماده تاریخ داشته است. تا کنون دو ماده تاریخ از گویندهی ما به دست اینجانب رسیده است؛ یکی از آنها، قطعهای است به مناسبت درگذشت نزهتالملوک که در هفتهنامهی عصر نیریز چاپ شده و دیگری چامهای است که به مناسبت درگذشت مرحوم ضیغمالایاله، سروده شده است. چامهی اخیر را دوست ارجمند جناب آقای محمدعلی پیشاهنگ در اختیار بنده گذاشته است که در اینجا از ایشان سپاسگزاری میکنم.
چامهای که عمان در رثای مرحوم ضیغم الایاله (درگذشته به سال ۱۲۹۸ خورشیدی) گفته است،این بیت ابوتمام:
هیهات أن یأتی الزمان بمثله
انّ الزمانَ بمثله لَبخیلُ
را در پیشانی دارد و با بیت زیر آغاز میشود:
ای سپهر کجمدار ای چرخ پر نیرنگ و فن
ای جهان بدمنش ای دهر پرآشوب و فن
و با بیت زیر:
کِلک عمّان در فغان آمد سرود و جمع گفت
سر به مردی داد ابراهیم در راه وطن
به پایان میآید.
آرایههای ادبی دیوان عمان
عمّان شیفتهی آراستن سخن خود به زیورهای بدیعی و به ویژه بدیع لفظی است. گونههای جناس در دیوان وی، به فراوانی به چشم میآید. آرایهی طرد و عکس نیز در یکی از مسمّطهای وی آمده و رنگ تصنّع بدان داده است.
یکی از مسمّطهای عمان که به مناسبت میلاد امام زمان(ع) گفته شده، به آرایهی ذوبحرین (دارای دو وزن) آراسته است.
نقد شعر عمان
به طور کلی میتوان گفت شعر عمّان یکدست نیست و در آن غَث و سمین بسیار دیده میشود. پارهای از اشعار عمان مانند غزلها و هجویات وی روانتر و طبیعیترند اما پارهای دیگر، گفتارهایی عادیاند که از بایستگیهای شعر ناب کلاسیک فارسی، تنها قید وبند وزن و تساوی مصراعها و قوافی را به خود بستهاند.
در پارهای از ابیات عمان لغزشهای دستوری و نگارشی هست؛ مثلاً در این بیت:
بر بخوانِ اِنعامت ریزهخوار احسانم
نَک ز نطق گوهر بار رشک ابر نیسانم
حرف اضافهی «ب» زائد است و تنها برای پر کردن وزن آمده است. این لغزش در ابیات دیگر نیز دیده میشود.
از لحاظ درون مایه باید گفت که شعر عمان، شعر معاصر خود نبوده است و لون روزگار خود را ندارد و این میتواند معلول فضای تاریک نیریز دریک سده پیش باشد.
دیوان دست نوشت عمان
به ظاهر عمّان خود به سامان بخشیِ اشعارش در دفتری که روی جلد آن عبارت «گلزار عمان» نوشته شده، همّت گماشته است. تصویر دیوان عمان را سرکار خانم صادقی (نوهی دختری عمان) در اختیار بنده گذاشتند، از ایشان بیکرانه سپاسگزاری میکنم.
تصویر دیوان عمان ۶۶ برگ مستطیل شکل دارد و هر صفحهی آن به مقتضای کالبد و قالب شعر جدولبندی شده است. شاعر خود عناوین هر شعر را مکتوب کرده است هر صفحهای دارای حاشیه است. عمّان غزلهای خود را با عنوان «غزل» در حواشی طولی صفحه و رباعیهای خود را در حواشی عرضی صفحات (بالا و پایین صفحه) با عناوین «رباعی»، «رباعی در مناجات» و «مناجات» نگاشته است.
نخستین غزل در حاشیه صفحهی ۳ با عنوان « غزلیات» و واپسین بیت از آخرین غزل، در حاشیهی صفحهی ۵۴ و نخستین ترانه با عنوان «رباعیات» در حاشیهی صفحهی ۳ و واپسین ترانه در حاشیهی صفحهی ۳۳ مکتوب است .
نُه صفحهی پایانی «گلزار عمان» با خطی جز خط صفحات قبل، کتابت شده است. این صفحات پس از مرگ شاعر نوشته شده، چه در عنوان واپسین شعر، از شاعر با صفت مرحوم یاد گردیده است: لائحهی طلوعیه در مولود مسعود اعلیحضرت حجتابنالحسن عجلالله فرجه، من کلام مرحوم (عمان نیریزی). این صفحات پایانی، برخلاف صفحات قبل، دارای رکابهاند.
سپاسگزاری:
در نگارش این جُستار از اطلاعات و همکاریهای آقایان: محمدآقا عمّان، محمدعلی پیشاهنگ، سید علی اکبرطباطبایی، محمد سیفآبادی و خانمها: معصومه بیگم عمان و زهرا عمان بهرهی بسیار بردم؛ سپاسمند همیشگی آنها هستم.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع:
- نویسنده/گردآورنده: دکتر مختار کمیلی عضو هیئت علمی دانشگاه رفسنجان
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1392/10/4
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- عمّان شاعر اهل بیت - بخش نخست: زندگینامه
- عمّان شاعر اهل بیت - بخش دوم: آثار
- مریم سلطان؛ نزهت الملوک
- زندگی و احوال شهاب نیریزی
بیشتر »
ویدئوها مرتبط :
* هیچ موردی پیدا نشد...