دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون.

مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

ای گشایش بخش دلهای پر غم و اندوه! و ای پناه بی پناهان! بار دیگر به درگاهت روی آوردم و حیران و سرگردان به در خانه‌ات آمده‌ام، نادم و پشیمان آمده‌ام، زیرا در اطاعت تو که مرا امر کردی، کوتاهی نموده و آن را سهل شمردم و به عصیان پرداختم و چنانچه باید و شاید، قیام نکردم. نادم هستم از اینکه از گناهان و معصیت‌ها مرا نهی کردی و من باز در انجام آنها اصرار کردم. دیگر اینکه نعمات بی‌شماری در اختیارم قرار دادی و من در شکر آن کوتاهی کردم و تو خوبی‌ام را خواستی، ولی من به خود ستم کردم. مرا صدا زدی، ولی من از تو دور شدم. بارالها! تو چقدر رحیمی که مرا به خود نزدیک کرده و توبه‌ام را پذیرفتی و پیش از این هم به مکان مقدس جبهه که نقطه‌ای به تو نزدیکتر است قدم گذاشتم، لبیک گفتم و آمدم. گویا آمدنم خالصانه نبوده که مرا بپذیری. خدایا! سوگند به نام پرشکوهت که این بار خالصانه رو به سوی تو کرده‌ام؛ مرا بپذیر. خداوندا! من، بنده ضعیف و درمانده تو هستم و همان گونه که امر فرموده‌ای برای برآورده شدن حوائج و رفع مشکلاتم به درگاهت خالصانه و عاجزانه دعا می‌کنم و در حضورت به خاک ذلت می‌افتم و به رحمت‌ات امیدوارم.

اینجانب سید فخرالدین مصطفوی فرزند سید احمد شماره شناسنامه ۱۳۵۳ تاریخ تولد ۱۳۴۵ صادره از نی‌ریز، ساکن روستای خواجه‌جمالی شهادت می‌دهم که غیر از خداوند یکتا، خدایی نیست. شهادت می‌دهم که حضرت محمد(ص) فرستاده خداوند است که درود خداوند بر او و اهل‌بیت‌اش باد. سلام ای حسین(ع) عزیز. من این راه را خالصانه و از صمیم قلب انتخاب نمودم، زیرا که خداوند می‌فرماید «انا لله و انا الیه راجعون». همه ما از خدائیم و بازگشتمان نیز به سوی او می‌باشد. چه بهتر که در راه او شهید شویم. زیرا سرورم حسین بن علی(ع) می‌فرماید: مرگ با عزت از عیش در مذلت، بهتر است. برای کسی که مسلمان است، ننگ است که در رختخواب بمیرد. چون مولایش حسین(ع) در صحرای کربلا با هفتاد و دو تن از بهترین یارانش شهید شدند و درخت اسلام را آبیاری نمودند و تا حال که به دست ما رسیده و ما هم که پیرو او هستیم باید از او حفاظت نمائیم. در حال حاضر که فرزند ایشان حضرت امام خمینی فرمودند: جوانها باید تنور جنگ را گرم نگه دارند و یا اینکه رفتن به جبهه از اهم واجبات است، پس بر ماست که امر ایشان را اطاعت کنیم و با قلبی مصمم و اراده‌ای آهنین به رزم با کفار بعثی برویم. عزیزان من، این را بدانید همان‌طوری ‌که امام عزیزمان فرمودند: تا فتنه در جهان است مبارزه هم هست. ما باید تا رفع فتنه در جهان بجنگیم چه بکشیم و چه کشته شویم، در هر دو حال پیروز هستیم.

اما سخنی با پدر و مادر عزیزم، عزیزانم، من می‌دانم که برای حقیر زحمت بسیار کشیده‌اید اما من آن طوریکه باید وشاید نتوانستم جبران زحمات شما را بنمایم. انشاءالله که خداوند در قبال این همه زحمت اجرتان بدهد و امیدوارم که صبر و استقامت پیشه خود سازید که خداوند صابران را دوست دارد. چنانچه برای من ناراحت شدید، به فکر مظلومیت حسین(ع) و سختیهایی که زینب(س) کشید بیفتید و جهت تسلی دلتان به گلزار شهدا بروید و برای شادی روحشان فاتحه بخوانید.

سخنی هم با تو ای برادرم! از تو می‌خواهم که صبر پیشه خود سازی و سلاح به زمین افتاده برادرت را برداری و علیه دشمنان بجنگی و یا اینکه در پشت جبهه خدمات ارزنده‌ای انجام دهی.

شما ای خواهران گرامی! حجاب خود را حفظ نموده چون حفظ حجاب شما از قطره‌های خون من با ارزش‌تر است و چنانچه خداوند نظر لطف خود را شامل حالم نمود و شهادت در راهش را نصیبم کرد؛ هیچ ناراحت نباشید و گریه و زاری نکنید و با گریه خود دل دشمنان اسلام را شاد نکنید. کاری کنید که دشمنان را به ذلت و خواری بکشانید. شهید گریه ندارد. اگر خواستید گریه کنید، به یاد سختی‌های زینب(س) و شکنجه‌هایی که کشید بیفتید و بخاطر آن گریه کنید. تو ای همسر باوفایم! من غیر از صفا، مهر و محبت چیزی از تو ندیدم و هنگامی که خواستم به جبهه بروم خم به ابرو نیاوردی و تو یک الگو برای من بودی و من خوبی‌های تو را هرگز فراموش نخواهم کرد و در مرگ من گریه و زاری نکن و همچون زینب(س) صبر و استقامت داشته باش که (ان الله یحب الصابرین) به درستی که خداوند صابران را دوست دارد. همسرم، تنها وصیتی که به تو دارم این است که در تربیت فرزندم مجتبی یا حسام‌الدین سعی و کوشش نموده و او را تربیت اسلامی نمائی و قرآن و نماز و احکام اسلامی و پیروی از خط ولایت فقیه را به وی یاد دهی، خداوند شما را مورد لطف و مرحمت خودش قرار دهد.

انشاء الله

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: