دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

با کمی تأمل که می‌نگریم، انگار همین دیروز بود که کبوتر عاشق آبادی ما از لب بام ایران برخاست و به آسمان‌ها پرواز کرد. آنقدر پرید که دیگر چشمی او را ندید. خانباز همان کبوتر عاشقی بود که ۱۳۴۷/۱۰/۲۵ در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز بر خانه مسلمانی متدین نشست و آواز زندگی را با اهل خانه سرود. آنانکه علاقمند به اسلام بودند و همه فرزندان خود را در کانون گرم خانواده با آداب و سنن ناب اسلامی پرورش دادند.

خانباز، دوران کودکی را به سرعت سپری و در شش سالگی راهی دبستان دکتر فاطمی‌نژاد شد و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه شهید اسلامی آغاز کرد و با حمایت و هدایت دبیران دلسوز خود مدرک پایان دوره راهنمایی را دریافت کرد. عشق و علاقه فراوان به آموختن، او را وادار کرد تا رنج مهاجرت به آباده طشک را تحمل و در دبیرستان آیت‌الله طالقانی ثبت نام و به تحصیل علم بپردازد. سال دوم را تازه به پایان برده بود که سر به فرمان امام و مقتدای خود نهاد و ۱۳۶۵/۳/۲۱ از طریق سپاه پاسداران عازم جبهه شد و به گردان کمیل پیوست. سه ماه به عنوان آرپی‌جی‌زن به نبرد با دشمن پرداخت و بر اثر اصابت ترکش ـ به ناحیهکتف‌ـ زخمی و برای درمان ۱۳۶۴/۳/۵ به زادگاهش برگشت و با پرستاری خانواده دوباره بهبود یافت. این مدت فرصتی بود برای تجدید دیدار با خانواده و آمادگی بیشتر برای مبارزه. از این رو بعد از سه ماه و نیم دوباره ۱۳۶۵/۱۰/۲۵ به منطقه نبرد رفت و در جمع کمیلیان عاشق قرار گرفت. دوباره سلاح آرپی‌جی را به دوش کشید و همراه با دیگر همرزمانش به قلب سیاه دشمن حمله برد. شهید فیروزی در عملیات کربلای ۱۰ شرکت کرد و با دلاوریها و رشادتهایی که از خود نشان داد، دشمن را در رسیدن به اهداف پلید خود ناکام گذاشت. ۱۳۶۶/۲/۷ در میان آتش و خون کبوتر دلش به پرواز درآمده و همنوا با مرغان آسمانی شد. پیکر پاک و مطهرش ضمن انتقال به زادگاهش در کنار دیگر شهدای این روستا در گلزار شهدای خواجه‌جمالی بخاک سپرده شد.

روحش شاد و نامش جاودان

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: