نوشتهها
نحوه تشکیل گردان کمیل
بعد از عملیات والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر مناطق، استانها و شهرستانها مرسوم بود. اما با گذشت سه سال از جنگ که در دو سال اخیر آن ابتکار عمل در اختیار نیروهای خودی قرار گرفته بود و مرتبا" ضرباتی به دشمن وارد میشد، وجود نیروهای با انگیزه و مردمی را بطور ثابت و تحت یک سازمان مشخص، ضروری میساخت. از این جهت نیروهای شهرستان و خصوصا" عزیزانی که بطور مداوم در عملیاتها حضور داشتند، ضرورت و نیاز چنین سازمانی را از مدتها پیش احساس میکردند. از جمله مرحوم سردار رشید علی اصغر سرافراز از اوائل سال ۱۳۶۱ به فکر تشکیل چنین یکان دائم و ثابتی بود. مرتبا" به دوستان و همرزمان خود گوشزد میکرد که باید برای حضور دائم و استفاده بهتر از نیروهای مردمی، دست به تشکیل حداقل یک گردان بزنیم. ایشان پس از طرح مستمر این موضوع، در نهایت مهرماه سال ۱۳۶۲، اقدام به تشکیل گردانی بنام گردان "کمیل" مینماید. وی طراح و مؤسس این سازمان رزمی بود. آقای خلیل داودی در این زمینه میگوید:
(۲-DAVOODI-۱۲)
پس از حضور نیروهای مردمی در صحنههای جنگ در طول سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱، فرماندهان و مسئولان جنگ عملا" به این نتیجه رسیدند که برای تداوم حضور نیروهای مردمی در جبههها؛ ایجاد، توسعه و تثبیت یک سازمان منسجم لازم است. چون عملیاتها شروع شده و برای اداره آنها نیازمند نیرو بودند. انجام عملیات بطور مستمر و با نیروی محدود، چندان مقدور نبود. علاوه بر آن تجربه ثابت کرده بود، وقتی که نیروهای یک شهرستان بصورت جمعی اعزامی میشدند و در درون یک گردان و با فرماندهی خودشان عمل میکردند، میزان کارایی آنها افزایش مییافت. همچنین وجود یک چنین سازمانی موجب علاقه و انگیزش بیشتر نیروها برای نبرد با دشمن میشد. مثلا" من یادم هست که در عملیات فتح المبین، ما در چندین نوبت، تعداد زیادی نیرو اعزام کردیم. به دلیل اینکه سازمان مشخصی نداشتیم هر گروهی را در یکی از سازمانهای دیگر سازماندهی کرده بودند. در خط پدافندی محرم که بودیم، این مسئله مطرح بود و شهید سرافراز هم بر آن تأکید داشت. لذا ایشان رسما" بعد از عملیات والفجر ۲ به این مسئله جامه عمل پوشاند و اقدام به تشکیل گردان کمیل نمود.
در خصوص چگونگی تشکیل گردان در مهرماه سال ۱۳۶۲ و محل تشکیل آن، نظر برخی از برادرانی که خود در محل تشکیل گردان حضور داشتند و شاهد تشکیل آن بودهاند را جویا شدهایم، بخوانید از زبان آقای محمد عبدالاحدی:(۱-ABDOLAHADI-۱)
بعد از عملیات والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام شد، ما به عنوان نیروی وظیفه سپاه، در آن منطقه بودیم. در گردانی بنام الفتح در یکی از محورها، تحت عنوان شهید صدر و در یکی از ارتفاعات منطقه مشغول پدافند شدیم. فرماندهی این محور که در اختیار تیپ المهدی(عج) بود، به شهید سرافراز محول شد. یکی دو هفتهای از فرماندهی ایشان میگذشت، شهید سرافراز مرتبا" به ما سرکشی میکرد، یک روز ایشان گفتند: میخواهیم بچهها را دور هم جمع کنیم و گردانی تشکیل دهیم. شما هم آنجا بیائید. بعد از این صحبت، گردان در پادگان جلدیان با حضور شهید غلامرضا کاتوزیان و تعداد دیگری از برادران تشکیل شد. در ابتدا چون تعداد برادران نیریزی کمتر از یک گردان بود، تعدادی از برادران سایر شهرستانها نیز در اختیار گردان قرار گرفتند و گردان از لحاظ نیرو کامل شد. هسته اصلی هم شهید علی اصغر سر افراز بود. ایشان در صبحگاه گردان، توسط معاونت طرح و عملیات تیپ المهدی(عج) بعنوان فرمانده گردان معرفی شدند. چند روزی از تشکیل گردان گذشت تعدادی از برادران هم از نیریز آمدند و به جمع ما پیوستند. مثل شهید حبیب کردگاری، آقای اصغر ماهوتی، شهید علی احصایی، آقای رسول فتاح پور و رفتهرفته گردان شکلی بومی به خود گرفت.
و آقای جواد مبین که خود بعنوان یک رزمنده حاضر در منطقه شاهد تشکیل گردان کمیل بود. چنین میگوید: (۲-MOBAYYEN-۱)
شهریور سال ۱۳۶۲ بود که ما از طریق سپاه به اتفاق سردار شهید غلامرضا کاتوزیان، آقای حسام قرشی، آقای رضا جوکار، آقای حسن گلبو، و... به جبهه اعزام شدیم. بعد از دو سه روز که در شیراز بودیم ما را بوسیله هواپیما به پادگان جلدیان اعزام کردند. سردار سرافراز و سردار کاتوزیان وارد محور شهید صدر که آقای عبدالاحدی با تعدادی دیگر از برادران از جمله آقای قاسم زالپور، آقای اکبر مسرور در آن محور حضور داشتند، شدند. ما را هم در تپه کدو مستقر کردند. دقیقا" یادم است که حدود نه روزی گذشت که شهید سرافراز باتفاق شهید غلامرضا کاتوزیان آمدند و گفتند: میخواهیم یک گردان تشکیل دهیم. ما را به جلدیان آوردند و در جلدیان گردان تشکیل شد. بعد از مدتی خط کدو را تحویل گرفتند و ما مجددا" جهت پدافند به آن خط برگشتیم. چیزی نگذشت که شهید حبیب کردگاری، شهید خلیل شاهمرادی و آقای رسول فتاح پور و شهید علیرضا (حمید ) رئوفی و تعدادی دیگر از بچهها نیز آمدند و خلاصه همه دور هم جمع شدند.
آقای ابوالقاسم زالپور که یکی دیگر از رزمندگان حاضر در پادگان جلدیان و شاهد تشکیل گردان کمیل بوده در این رابطه میگوید:(۳-ZALPOOR-۱)
شهریور سال ۱۳۶۲ بود که به اتفاق تعدادی از برادران نیریزی از جمله شهید حسین منوری، آقایان عزیز درویشی، عبدالاحدی، هوشنگ مسرور، علی زردشت ( احسان جو ) و غلامعلی فرخ از مرکز آموزش کازرون به تیپ المهدی(عج) منتقل شدیم و مستقیم به پادگان جلدیان رفتیم. چون مقر تیپ در آنجا قرار داشت. سپس از آنجا به پادگان حاج عمران اعزام شدیم.، در آنجا یکی از فرماندهان گردان که نیاز به نیرو داشت، چهار نفر از ما را به خط شهید صدر برد. در این خط، شهید سرافراز به اتفاق شهید غلامرضا کاتوزیان چند بار به ما سرکشی کردند. یک روز گفتند: که ما در صدد تشکیل یک گردان هستیم و ما را نیز با خود به جلدیان برگرداندند. در جلدیان گردان به فرماندهی شهید سرافراز تشکیل شد. شهید عیدی فرمانده یکی از گروهانها شد. شهید مجید آزادیخواه از شهرستان فسا فرمانده گروهان دیگر بود و شهید حبیب کردگاری هم بعنوان فرمانده ستادی گردان انتخاب گردید. چند روز بعد تعدادی از برادران از جمله شهید خلیل شاهمرادی، آقای حسام قرشی و آقای رضا جوکار از نیریز آمده و به جمع ما پیوستند. گردان کمیل، خط شهید صدر و تپه کدو را تحویل گرفت و ما مجددا" به خط شهید صدر برگشتیم .
همانگونه که ملاحظه میشود، گردان کمیل بعنوان یک سازمان رزمی، مختص مردم خوب و شریف شهرستان نیریز در مهرماه سال ۱۳۶۲ در پادگان جلدیان که در غرب ایران و در استان آذربایجان غربی قرار دارد، به فرماندهی سردار رشید اسلام، شهید علی اصغر سرافراز تشکیل میگردد. از آن به بعد بعنوان مأمنی برای نیروهای مردمی و رزمندگان دلاور شهرستان، در اکثر عملیاتها و پدافندها قرار میگیرد. گردان کمیل از بدو تشکیل تا پایان جنگ، پذیرای دلاور مردان رزمنده و بسیجیان سرافراز و قهرمان شهرستان نیریز بود و بعنوان یک نیروی خط شکن در طول جنگ ضربات مهلکی را به دشمن متجاوز وارد کرد. عزیزانی که خود در این گردان حضور داشتهاند، شاهد اخلاص، ایثار، فداکاری، معنویت، نیایش و عرفان شهیدان ملکوتی بسیاری بودهاند. باید گفت که این گردان در اکثر عملیاتهایی که از نیمه دوم سال ۱۳۶۲ به بعد در جبهههای جنگ اعمّ از جنوب و غرب انجام شد، حضور فعال و کارسازی داشته و در این مسیر و اهداف مقدس خود، شهیدان، جانبازان، مجروحان و آزادگان بسیاری تقدیم میهن اسلامی نموده که نامشان و یادشان بر تارک سرخ انقلاب اسلامی برای همیشه خواهد درخشید و نسل حاضر و نسلهای آینده این مرز و بوم استقلال، شرف، حیثیت و بالندگی ملی و بین المللی خود را مرهون آنان خواهند دانست. علاوه بر حضور در عملیاتها، دلاور مردان کمیل در خطوط مختلف جبهه اقدام به پدافند و دفاع از خطوط مقدم جبههها نموده که ما با کمک خداوند و با استمداد از ارواح مقدس این رادمردان به شرح آنها خواهیم پرداخت. باشد که مطالعه گوشههایی از این همه فضیلت، جهاد، رادمردی، مقاومت و استقامت و تحمل سختیها و مشقات در راه خدا، بتواند بعنوان یک الگو، راه چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما بیاموزد. راهی که جز "عشق" هیچ واژه و اصطلاحی تفسیرگر و تحلیلگر آن نیست. آری فقط عشق است که میتواند توجیهگر این همه جانفشانی رادمردان آزاده، جانباز، مجروح، شهید و مفقود الاثر و رزمنده باشد و به راستی که هر کس در راه این عشق بمیرد شهید است:
نیمی زرخت الست منکم به بعیـد نیـم دگرت ان ّعـذابــیلـشدیــد
برگرد رخت نبشته یحیی و یمیت من مات من العشق فقدمات شهید
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
-
* هیچ موردی پیدا نشد...