نوشتهها
شعر کیش مهر
همی گویم و گفته ام بارها پرستش به مستی است در کیش مهر به شادی و آسایش و خواب و خور به جز اشک چشم و به جز داغ دل کشیدند در کوی دل دادگان چه فرهادها مرده در کوهها چه دارد جهان جز دل و مهریار ولی رادمردان و وارستگان مهین مهروزان که آزادهاند به خون خود آغشته و رفتهاند بهاران که شاباش ریزد سپهر کشد رخت ، سبزه به هامون و دشت نگارش دهد گلبن جویبار رود شاخ گل در بر نیلفر۳ درد پرده غنچه از باد بام به آوای نای و به آهنگ چنگ به یاد خم ابروی گل رخان گره را ز راز جهان باز کن جز افسون و افسانه نبود جهان به اندوه آینده خود را مباز فریب جهان را مخور زینهار پیاپـی بکش جــام و سرگـرم بــاش بود کیش من مهر دلدارها برون اند زین جرگه هشیارها ندارند کاری دل افگارها۱ نبـاشد به دست گرفتارها میان دل و کـام، دیوارها چه حلاجها رفته بر دارها مگر تـودههایی زپندارها نبازند۲ هرگز به مردارها بریزند از دام جان تارها چـه گلهای رنگین به جوبارها به دامان گلشن ز رگبارها زند بـارگه، گل به گلزارها در آیینه آب، رخسارهـا برقصد به صد ناز گلنارها هزار۴ آورد نغز گفتارها خروشد زسرو و سمن ، تارها بکش جـام در بزم می خوارها۵ که آسان کند باده دشوارها که بستند چشم خشایـارها که آینده خوابی است چون پارها که در پای این گل بود خارها بهـل گـــر بگیــرند بیکارهـــا۶
استاد علامه محمد حسین طباطبائی(ره)
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
-
* هیچ موردی پیدا نشد...