نوشتهها
شهدا سال ۶۲ -وصیتنامه شهید باقر هاشمی
انا لله و انا الیه راجعون "ما از خدائیم و به سوی او رجوع خواهیم کرد"
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی۱
السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام بر تو ای حسین(ع)، که براستی تو برای دین خدا قیام کردی و در برابر ظلم و کفر ایستادی و شهید شدی. بنام خدایی که انسان را از لخته خون آفرید، بنام او که از اویم و همه چیزم از اوست، زندگیم در جهت اوست. زندگیم به خاطر اوست. معشوقم اوست. معبودم اوست. مقصودم اوست. مرادم اوست و امیدم اوست. با درود بر محمد(ص) که دین اسلام را رواج داد. با درود بر علی(ع) آن شیر مرد دلاور که در راه اسلام شمشیر زد و شهید شد. سلام بر منجی انسانها حضرت مهدی(عج) که با ظهورش دنیا را پر از عدل و برابری خواهد کرد. سلام بر این رهبر علیم و قائد حکیم، خمینی بتشکن که ملت ایران را از تاریکیها به روشنائیها آورد. سلام بر این رهبری که روزها همچون شیر میخروشد و شبها چون جد بزرگوارش امام سجاد(ع) به دعا و نیایش خداوند مشغول است. سلام بر شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی به خصوص شهیدان جنگ تحمیلی.
من باقر هاشمی، فرزند میرزا به شماره شناسنامه ۱۲، صادره از آباده طشک، آگاهانه و با چشمی باز و دستی پر، قلبی آکنده از ایمان به خدای تبارک و تعالی، بر علیه دشمنان خدا و اسلام میروم، حال که خدای بزرگ در رحمت را به روی ما گشوده و بار دیگر این سعادت ما را یاری کرد که در این جهاد بزرگ شرکت کنم، سخنی چند با خواهران و برادران عزیز دارم: از مردم و امت حزبالله، این تقاضا را دارم که صحنهها را خالی نگذارند و وحدت خود را حفظ کنند. جبههها را خالی نگذارید و به جبههها کمک کنید و همیشه و در همه حال امام را دعا کنید و از این اسطوره زمان و اسوه تقوی که با آمدنش کاخهای ظلم و ستم را از بین برد، پیروی کنید. در فرمودهایش تفکر کنید. از شما امت حزبالله میخواهم که نماز جمعه بروید و این سنگر استوار و محکم را به خوبی مواظبت کنید. در جلسههای مذهبی شرکت کنید و همیشه قرآن بخوانید.
وصیتی به پدر و مادرم دارم، این است که: پدر و مادر عزیز، شمائید که بعد از الله وجودم را زنده کردید. من در مقابل زحمات بیکران شما کاری نکردم، اگر بدی از دست من حقیر دیدهاید مرا ببخشید و از خدا طلب مغفرت و عفو برای گناهان گذشته من کنید. پدر و مادر، اگر خدای بزرگ این سعادت را نصیب من کرد و به فوز عظیم [شهادت] رسیدم، برای من گریه نکنید. از کلیه اقوام و خویشان، پدر و مادرم، خواهران و برادرانم میخواهم برای من سیاه نپوشند. باری پدر و مادر، گریه را برخود حرام بدانید زیرا شهید گریه ندارد.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۲ -وصیتنامه شهید باقر هاشمی
- شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید باقر نگهداری
- شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید باقر هاشمی
- شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سید احمد هاشمی نژاد
بیشتر »