فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

شهدا سال ۶۳ -زندگینامه شهید عبدالحسین خلیلی

دشت‌های سرسبز و باغ‌های پر از عطر گل یاس روستای مشکان، در فروردین‌ماه سال ۱۳۴۴ شاهد شکفتن لاله‌ای دیگر دریکی از خانه‌های باصفا و مملو از عشق و محبت الهی بودند. خانواده متدین و دامدار مشکانی به یاد و نام سالار شهیدان، کودک نورسیده به نام عبدالحسین نام نهادند و در دامن پرمهر خود او را با آداب و سنن اسلامی پرورش دادند. دست‌های کوچک او را در دستان معلم‌های دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان قراردادند تا الفبای زندگی را در پشت میزهای مدرسه به او بیاموزند. آنان نیز این امانت را تحویل گرفتند و با رموز معرفت و انسان‌دوستی آشنا کردند. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت، سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی مشکان به پایان برد. عبدالحسین از سنین نوجوانی در جلسات قرآن و معارف دینی شرکت می‌کرد و در انجام واجبات کوتاهی و بی‌توجهی نداشت. اوقات فراغت را با رفتن به بسیج و نگهبانی در شب‌ها و شرکت در کلاس‌های آموزش نظامی می‌گذراند. گاهی اوقات نیز به همراه پدر در امور دامداری و کشاورزی سخت به کار مشغول می‌شد. وقتی مدرک سوم راهنمایی را از مدرسه گرفت، برای ادامه تحصیل، به شهرستان نی‌ریز مهاجرت نمود و در دبیرستان شهید بهشتی (شعله) نی‌ریز به تحصیلات خود ادامه داد.

با مشاهده جنایت بعثیان کافر عزم جهاد کرد و دو بار در جبهه‌های نبرد حاضر شد. پدر عبدالحسین در خاطره‌ای می‌گوید: دریکی از اعزام‌ها به او گفتم: شما بمانید و به درس خود ادامه دهید و من به‌جای شما به جبهه می‌روم. در جواب من گفت: شما به‌جای خودت می‌روی و من هم به‌جای خودم، بر همه ما واجب است به جبهه برویم و از انقلاب اسلامی دفاع کنیم. سال دوم دبیرستان بود که برای اولین بار به مدت ۴ ماه به‌عنوان تک‌تیرانداز در گردان کمیل حضور یافت. هم‌سنگران عبدالحسین می‌گویند: او همیشه شاد و چهره‌اش خندان بود، روحیه‌ای قوی و فوق‌العاده داشت بطوریکه سایر رزمندگان با دیدن وی خوشحال و روحیه می‌گرفتند. در جلسات قرآن و دعا حضور فعال داشت و با صحبت‌های خود به دیگران امید و نیرو می‌داد. سال چهارم دبیرستان بود که برای دومین بار به مدت دو ماه و شش روز در گردان کمیل، به‌عنوان کمک تیربارچی حضور یافت و سرانجام در اواخر سال ۱۳۶۳ و نزدیک عید نوروز، یعنی روز ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ در جبهه شرق دجله هنگام نبرد با دشمنان بعثی در عملیات بدر، چون اسماعیل قربانی خاص حق گردید و جسمش میهمان شقایق‌های خونین شد. گروه جویندگان نور پس از حدود ۱۴ سال، نشانی از پیکر نهان مانده از دیدگان را جسته و برای هدیه به خانواده در انتظار نشسته او آوردند. روز ۱۳۷۶/۴/۱۶ بود که در کنار سایر شهدای روستای مشکان در گلزار شهدا آرام گرفت.

روحش شاد و نامش جاودان



کلمات کلیدی


نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي:


اطلاعات:

  • مرجع: مهین مهرورزان (نی‌ریز در جنگ)
  • نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
  • نوع مدخل: نوشتار
  • تاریخ ثبت:1391/12/3

عکسهای مرتبط :

نوشته های مرتبط :

ویدئوها مرتبط :