نوشتهها
وای چشمم وای چشمم
در جریان عملیات کربلای ۱۰ که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی (مجروح سنگین وزن ) بداند که من هم مجروح هستم و توقع نداشته باشد من او را کول کنم و به اورژانس برسانم.
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
* هیچ موردی پیدا نشد...
نوشته های مرتبط :
-
* هیچ موردی پیدا نشد...
ویدئوها مرتبط :
* هیچ موردی پیدا نشد...