نوشتهها
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمدرضا امینی
در یک روز سرد زمستانی ـ نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ ـ وجود پرحرارت و لطیف محمدرضا، در روستای سبز آباد رودخور گرمابخش خانوادهای مسلمان و متدین شد. دوران کودکی را در آرامش سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را تا مقطع چهارم دبستان در روستای چاهنصرویه ادامه داد، سپس به دلیل نبودن امکانات از ادامه تحصیل بازماند. بعد از آن همراه و همگام با پدر به امور کشاورزی پرداخت. ده سالی بیشتر از عمر خود را تجربه نکرده بود که با خورشید انقلاب اسلامی حرارت گرفت و علاقهمند به مسائل مذهبی بهویژه فراگیری قرآن شد و در کلاس قرآن، شاگردی شایسته و عامل به احکام الهی گردید. هفدهساله بود که تصمیم گرفت برای دفاع از حریم مقدس جمهوری اسلامی ایران داوطلبانه عازم جبهه شود و به جمع رزمندگان گردان کمیل بپیوندد. محمدرضا، پس از طی دوره آموزش نظامی و کسب آمادگی لازم، در گردان کمیل، برای اولین بار از تاریخ ۱۳۶۴/۹/۲۲ تا ۱۳۶۴/۱۲/۶ بهعنوان رزمنده بسیجی به مبارزه با دشمن پرداخت. پس از بازگشت از جبهه، یک ماه بعد برای دومین بار تصمیم گرفت تا به جبهه برود. برادر محمدرضا، خاطرهای را از چگونگی اعزام دوباره وی اینگونه نقل میکند: همسرم برای اینکه محمدرضا دیگر به جبهه نرود، شناسنامه وی را پنهان کرده بود. وقتی ایشان فهمید که شناسنامهاش را پنهان کردهایم تا به جبهه نرود، مصمم ایستاد و خطاب به ما گفت: چنانچه مانع رفتن من به جبهه بشوید، روز قیامت، در حضور پیامبر (ص) شکایت شما را خواهم کرد. در پاسخ ایشان گفتم: محمدرضا، شما توان جبهه رفتن را نداری، هستند کسانی که جای تو را پرکناند. محمدرضا، این بار مصممتر از قبل در جواب ما گفت: آنکه توان میدهد خداست، پس مانع رفتن من نشوید. به این ترتیب برای دومین بار، از تاریخ ۱۳۶۵/۱/۲۴ تا ۱۳۶۵/۴/۲۴ به جبهه اعزام شد و به گردان کمیل پیوست. بعد از مراجعت از جبهه در تاریخ ۱۳۶۵/۱۲/۶، بهعنوان پاسدار وظیفه از طریق سپاه پاسداران به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. محمدرضا، در کسوت پاسدار وظیفه به لشکر ۱۹ فجر معرفی شد و بهعنوان امدادگر در لشکر انجام وظیفه میکرد. یکی از همسنگران وی میگوید: در تاریخ ۱۳۶۷/۱/۲، هنگامی که منطقه حلبچه بمباران شیمیایی شد؛ شهید امینی مشغول مداوای سطحی مجروحین شیمیایی بود که هدف گلوله دشمن قرار گرفت. سرانجام محمدرضا بعد از چندین بار اعزام به جبهه، از طریق بسیج و در نهایت با لباس مقدس سربازی، بعد از ۱۳ ماه خدمت در منطقه خرمال و حلبچه در عملیات والفجر ۱۰ به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر پاکش در گلزار شهدای رودخور واقع در امامزاده سید محمد به خاک سپرده شده است.
روحش شاد و راهش مستدام
کلمات کلیدی
اطلاعات:
- مرجع: مهین مهرورزان (نیریز در جنگ)
- نویسنده/گردآورنده: غلامرضا شعبانپور
- نوع مدخل: نوشتار
- تاریخ ثبت:1391/12/3
عکسهای مرتبط :
نوشته های مرتبط :
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمدرضا امینی
- شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید غلامرضا امینی
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید منصور یاراحمدی
- شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اکبر محمد جانی
بیشتر »